تحقیق اهداف توسعه روستایی همانطور که به اتخاذ رویکردهای مناسب توسیعه اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی متکی است، نیازمند استفاده از رویکردی سازگار و مؤثر در فرایند برنامه ریزی توسعه (تهیه و اجرای طرحهای توسعه) نیز است. تا کنون دو رویکرد "عقلایی گرایی" و "ارتباطی" درباره چهارچوب و فرایند برنامه ریزی توسعه مطرح بوده اند که در نظام برنامه ریزی ایران استفاده از رویکرد عقلایی گرایی در فرایند مذکور غلبه داشته است و رویکرد ارتباطی که از اواخر قرن بیستم در ادبیات برنامه ریزی جهان مورد توجه قرار گرفته، کاربرد چندانی پیدا نکرده است. ارائه پاسخی مناسب به این پرسش که رویکرد غالب در فرایند برنامه ریزی توسعه ایران دارای چه کاستیها و نقاط ضعفی است و با توجه به شرایط کنونی کدام رویکرد می تواند گزینه مناسبی برای فرایند برنامه ریزی توسعه روستایی در ایران باشد؟ هدف این مقاله است که با روش توصیفی - تحلیلی به انجام می رسد. نتایج بررسیها نشان می دهد که رویکرد عقلانی گرایی به دلیل "تخصص محوری" و "خصیصه غیر مشارکتی" با ناکامیها و ضعفهای زیادی رو به رو بوده؛ در شرایط کنونی اتخاذ رویکرد ارتباطی از ضرورتهای مهم فرایند برنامه ریزی توسعه روستایی کشور محسوب می شود.