هدف این پژوهش نشان دادن چگونگی ارائه مفهومی از سازمان یادگیرنده, تثبیت و ایجاد مدل آموزشی، ملزومات و مشخصه های این مدل می باشد. لذا به تدوین مدلی مناسب جهت سنجش فرایند آموزش متناسب با ویژگی های سازمان یادگیرنده که از روایی و اعتبار قابل قبولی برخوردار باشد، پرداخته شده است. در ابتدا طی مطالعات میدانی ومصاحبه با خبرگان صنعت و بررسی ادبیات موضوع، رویکردها و اقدامات مختلفی که سازمان ها می توانند آموزش مبتنی بر سازمان یادگیرنده را متحقق سازند شناسایی و بر اساس آن پرسشنامه سازمان یادگیرنده در قالب 94 سؤال تدوین شد. در مرحله بعد روایی محتوای پرسشنامه از منظر شاخص های شفافیت، مناسبت وجامعیت توسط خبرگان ارزیابی شده و با اعمال نظرها و اصلاحات صورت گرفته، پرسشنامه نهایی با 72 سؤال و در قالب 12 شاخص محوری، این مدل را مورد سنجش قرار داد. جامعه آماری متشکل از سه شرکت سیمانی با ظرفیت تولید اسمی بالای ده هزار تنی و بالغ بر 1719 نفر می باشد و پرسشنامه در میان نمونه ای متشکل از 326 نفر از تکنسین ها، کارشناسان و مدیران مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که شرکتهای سیمانی از لحاظ سازمان یادگیرنده در سطح متوسط می باشند و موانعی پیش روی انها می باشد. بر این اساس برای تبدیل شرکتهای تحت مطالعه به سازمان یادگیرنده، راهکارهای اثربخشی ارایه گردیده است.