امروزه فناوری اطلاعات نقش بسیار مهمی در دنیای تجارت دارد. با وجود اینکه این نوع فناوری فرصتی را برای خلق نوع جدیدی از تجارت با ایجاد بازارهای جدید و معرفی محصولات و خدمات جدید ایجاد می کند، اما پذیرش آن به ویژه توسط «کسب و کارهای کوچک و متوسط» با مشکلات زیادی روبه رو است. برای مثال تحقیقی که توسط موسسه تحقیقاتی وریزون انجام شد، نشان داد که فقط %36 کسب و کارهای کوچک وب سایت هایی را برای تبلیغ کسب و کار خود ایجاد کرده اند و در این میان تنها %9 آنها امکان فروش برخط دارند. بطور مشابه، پرات در بررسی 444 کسب و کار کوچک و متوسط دریافت که بیشتر کسب و کارهای کوچک و متوسط علاقه زیادی به عقد قرارداد از طریق شبکه های اینترنتی ندارند و بیش از %80 این شرکت ها نیز از اینترنت صرفا برای ارتباطات (پست الکترونیکی و جمع آوری اطلاعات) استفاده می کنند. این مساله نشان می دهد که مدیران ارشد و مالکان کسب و کارهای کوچک و متوسط، ارزش استراتژیک تجارت الکترونیکی را درک نکرده اند یا اینکه با موانع مهمی جهت پیاده سازی آن مواجه هستند. (Cyber Atlas, 2003)هدف از این تحقیق شناسایی عوامل اثرگذار بر «پذیرش تجارت الکترونیکی» با استفاده از آزمون مدل پذیرش فناوری دیویس و نظریه رفتار برنامه ریزی شده آیزن، توسط مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط شهر تهران است. در این تحقیق تمرکز اصلی بر تمایل رفتاری است و رفتار واقعی اندازه گیری نمی شود. به منظور آزمون مدل های مورد اشاره، داده هایی از 226 مدیر کسب و کار کوچک و متوسط جمع آوری شد و سپس مدل ها با استفاده از نرم افزار لیزرل آزمون شدند. نتایج حاصل از آزمون مدل پذیرش فناوری دیویس نشان داد که کلیه روابط این مدل معنادار هستند. همچنین در آزمون مدل رفتار برنامه ریزی شده آیزن نیز کلیه روابط (به غیر از رابطه میان هنجار ذهنی و تمایل رفتاری برای پذیرش یا استفاده از تجارت الکترونیکی) معنادار تشخیص داده شدند.