تحقیقات روانشناختی
سال:1389 | دوره:2 | شماره:8 |تعداد مقالات:11

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه مدیریت زمان و تعارض کار خانواده، با بهره وری کارکنان کارخانه انجام شد. نمونه تحقیق 217 نفر بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی از جامعه کارکنان کارخانه سیمان خوزستان انتخاب گردیدند. در این تحقیق از پرسشنامه، رفتارهای مدیریت زمان مکان، پرسشنامه تعارض های کار خانواده، کارلسون و دیگران (2000) و پرسشنامه بهره وری فردی اچیو استفاده گردید. نتایج نشان می دهد بین متغیرهای پیش بین (مدیریت زمان و تعارض کار خانواده، خانواده کار) و متغییر ملاک (بهره وری)، رابطه معنادار وجود دارد. و متغیرهای تحقیق می توانند پیش بینی کننده بهره وری باشند. بین مدیریت زمان و بهره وری رابطه معنادار مثبت و بین تعارض کار- خانواده، خانواده کار با بهره وری رابطه معنادار منفی وجود دارد. دست آورد دیگر تحقیق آن بود که، از بین خرده مقیاس های مدیریت زمان (مدیریت جلسات، مدیریت ارتباطات، برنامه ریزی عملیاتی، اولویت بندی اهداف، هدفگذاری و تفویض اختیار) فقط بین 2خرده مقیاس اولویت بندی اهداف، و تفویض اختیار پیش بینی کننده بهره وری بودند و در بین خرده مقیاس های تعارض کار به خانواده (تعارض مبتنی بر زمان، توان فرسایی و رفتار)، تعارض کار خانواده مبتنی بر توان فرسایی، و مبتنی بر رفتار، و از بین خرده مقیاس های تعارض خانواده به کار (تعارض مبنی بر زمان، مبنی برتوان فرسایی و مبنی بر رفتار)، هر 3 پیش بینی کننده بهره وری کارکنان بودند.

هدف پژوهش حاضر، رابطه سبک های مقابله ای و جو خانوادگی با شادکامی در دانشجویان بود. بدین منظور، 364 دانشجو (183 زن، 181 مرد) به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب وبه پرسشنامه های شادکامی آکسفورد و آرگایل 1990، پرسشنامه سبک های مقابله با استرس کارور 1989 و جوخانوادگی موس و موس 1988 پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان می دهد بین سبک های مقابله ای، جو خانوادگی و شادکامی، همبستگی معنا داری وجود دارد. بدین صورت سبک های مقابله ای هیجان مدار و مولفه های مربوط به محیط خانواده (انسجام و سازماندهی) با متغیر شادکامی همبستگی مثبت و بین تعارض و شادکامی همبستگی منفی به دست آمد.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شیوه های مطالعه و انگیزش پیشرفت با مدیریت زمان دانش آموزان نگاشته شده است. بدین منظور از بین دانش آموزان دختر دبیرستانی مناطق 2 و 4 شهر تهران 341 نفر از طریق نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های روشهای مطالعه سلیمی (1378) انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و پرسشنامه مدیریت زمان میرزایی و دیگران (1385) پاسخ دادند. نتایج با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که بین شیوه های مطالعه با مدیریت زمان و همچنین بین انگیزش پیشرفت با مدیریت زمان دانش آموزان ارتباط معناداری وجود دارد. در این بین شیوه های مطالعه تجسسی و دقیق خوانی بیشترین تاثیر را بر انگیزش پیشرفت و همچنین بر مدیریت زمان دانش آموزان داشته اند. این در حالی است که تنها 47.39 درصد دانش آموزان از روش مطالعه دقیق خوانی استفاده می کنند و نیز تنها نیمی از آنها تا حدودی با مهارت های مدیریت زمان آشنایی دارند.

در این پژوهش، به منظور بررسی اثر بخشی آموزش شادکامی بر سلامت عمومی و هوش هیجانی دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای تعداد 500 دانشجو به پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979) پاسخ دادند سپس، هفتاد نفر از دانشجویانی که از سلامت روان پایین برخوردار بودند به شیوه تصادفی انتخاب و به دو گروه 35 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. به منظور پیش آزمون برروی دو گروه آزمون هوش هیجانی پترایدز و فارنهام (2002)، اجرا شد. سپس، برای گروه آزمایش، 8 جلسه 120 دقیقه ای آموزش شادکامی به شیوه شناختی رفتاری فوردایس برگزار گردید برروی گروه گواه هیچ روشی اعمال نشد. پس از اجرای جلسات آموزشی دوباره هر دو گروه با آزمون های سلامت عمومی و هوش هیچانی پس آزمون شدند. به منظور پایداری اثر آموزش سه ماه بعد هر دو گروه مورد پیگیری قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد آموزش شادکامی به شیوه شناختی رفتاری موجب افزایش سلامت عمومی و هوش هیجانی دانشجویان شده است. این نتایج در مرحله پیگیری نیز برقرار بود، آموزش شادکامی در افزایش سلامت عمومی و هوش هیجانی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری نشان نداد و تاثیر آموزش شادکامی به عنوان متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته با توجه به عامل جنسیت معنادار نبود.

هدف این پژوهش تعیین نقش خلاقیت شناختی و خلاقیت هیجانی در تبیین مهارت های فراشناختی بود. از جامعه آماری مشتمل بر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 89-1388 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 400دانشجو در رشته های مختلف انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های فراشناختی روحانی و معنوی پور (1385)، آزمون خلاقیت عابدی (1372) و مقیاس خلاقیت هیجانی (2005) بود. نتایج نشان می دهد بین خلاقیت شناختی و خلاقیت هیجانی و مهارت های فراشناختی همبستگی معنادار وجود دارد. خلاقیت شناختی 28 درصد و خلاقیت هیجانی 48 درصد از واریانس مهارت های فراشناختی را تبیین می کنند. نتایج رگرسیون حاکی از آن است که 62 درصد واریانس مهارت های فراشناختی را خلاقیت شناختی و خلاقیت هیجانی تبیین می کنند. مقایسه نتایج نشان می دهد نقش خلاقیت هیجانی در تبیین مهارت های فراشناختی بیشتر از خلاقیت شناختی است. به این صورت که 20 درصد بیشتر قادر به تبیین مهارت های فراشناختی است.

هدف: در پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان شناختی رفتاری بر ادراک خود تحصیلی و رفتاری کودکان با اختلال کاستی توجه – بیش فعالی از میان کودکان دارای اختلال کاستی توجه – بیش فعالی، روش تصادفی چند مرحله ای 40 نفر (20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل) انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت تاثیر درمان شناختی - رفتاری به مدت 19 جلسه و گروه کنترل در معرض برنامه آزاد نقاشی قرار داده شدند. به منظور بررسی تاثیر درمان شناختی رفتاری از پرسشنامه خود ادراکی هارتر (1985) به صورت پیش و پس از آزمون استفاده به عمل آمد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نتایج نشان می دهد پس از استفاده از برنامه درمانی شناختی – رفتاری بر خود ادراکی تحصیلی و رفتاری تاثیر دارد به این صورت که منجر به کاهش خود ادراکی کاذب آنها شده است.

در این پژوهش عملی بودن، اعتبار، روایی و نرم یابی آزمون پاره تست سازگاری فردی بررسی شده است. یک گروه نمونه با حجم 480 نفر از طریق نمونه برداری تصادفی ساده انتخاب و به سیاهه سازگاری فردی (1939) پاسخ دادند. سیاهه مذکور، شامل 90 سوال بود که تعداد 2 سوال به علت داشتن بار عاملی ضعیف از کل پرسشنامه حذف شد. در نتیجه، ضریب آلفای کرونباخ 0.879 به دست آمد. بررسی روایی سازه از طریق تحلیل مولفه های اصلی نشان می دهد 12 عامل استخراج شده، 34.600 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین می کند. 12 عامل مشتمل است بر: 1) اعتماد به نفس، 2) تحمل تنش ها، 3) احساس رضایت از دیگران، 4) آزادی فردی، 5) حمایت گروهی، 6) توانایی برقراری ارتباط، 7) خود پنداری مثبت، 8) انعطاف پذیری، 9) استقلال، 10) خودآگاهی عاطفی، 11) واقع بینی، 12) درک و پذیرش خویش است. برای بررسی روایی همزمان از آزمون سلامت روانی (1973) استفاده شد. همبستگی بین فرم 90 سوالی سازگاری فردی و سلامت روانی بر روی گروه نمونه ای به حجم 110 نفر محاسبه و نتایج حاصل از آن نشان می دهد عامل های 1 (اعتماد به نفس)، 2 (تحمل تنش ها)، 3 (احساس رضایت از دیگران)، 4 (آزادی فردی) با سلامت روانی همبستگی دارد و ضریب همبستگی کل پرسشنامه با سیاهه سلامت روانی 0.157 به دست آمد. در نهایت، نرم مقوله ای برای پرسشنامه تهیه شد.

هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی یک برنامه آموزش روانشناختی بر بهداشت روانی بازیکنان لیگ برتر بسکتبال ایران بود. از جامعه آماری مشتمل بر تمامی بازیکنان شرکت کننده در لیگ برتر بسکتبال ایران در سال 1388 که حدودا 150 نفر بودند دو تیم به صورت هدفمند و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، سیاهه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا-2 فرم بازسازی شده بوده که علاوه بر نیمرخ مقیاس های روایی، شامل 4 نیمرخ مقیاس های بالینی، جسمانی/ شناختی و درون سازی، برون سازی، بین فردی و علائق و در نهایت، آسیب شناسی پنجگانه شخصیت است.سیاهه فوق دارای 338 سوال بوده و ضرایب روایی و اعتبار بالاتر از 0.86 را نشان می دهد.سیاهه شخصیتی مذکور، قبل از ارائه آموزش های روانشناختی و پس از اعمال آموزش های روان شناختی، با شرکت کنندگان اجرا شده داده ها با استفاده از مدل آماری تحلیل کواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج نشان می دهد آموزش های روانشناختی منجر به کاهش ویژگی های نارسایی هیجانی/ برون سازی، نارسایی در تفکر، ضعف روحیه، شکایات جسمانی، هیجانات مثبت پایین، عقاید آزار دیدن، احساس ضعف و خستگی، شکایات شناختی، درماندگی/ ناامیدی، نگرانی/ فشار روانی، اضطراب، سوء استفاده از مواد، مشکلات خانوادگی، منفعل گرایی بین فردی، اجتناب اجتماعی، عدم پیوندگرایی و احساس تنهایی، علایق ادبی- زیباشناسی، روان پریشی، روان نژندی و هیجان های منفی، در گروه آزمایش شده است.

پدیده همجنس گرایی از ابتدای تاریخ، با بشر همراه بوده و در ادبیات و هنر جهان از زمان بسیار کهن، اشاراتی به این پدیده وجود داشته است. بحث پیرامون گرایش جنسی، موضوع چندان جدیدی نیست و قدمت آن به زمان سقراط و افلاطون می رسد. این که از بین عوامل روانشناختی و عوامل زیست شناختی کدام یک در سبب شناسی همجنس گرایی موثرتر است، مساله ای ست که همواره عامل بحث های بسیار بوده است. مقاله حاضر به مرور و بررسی همه گیرشناسی، عوامل موثر بر گرایش جنسی افراد وسبب شناسی این پدیده پرداخته و آن را از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار می دهد.