مقدمه: حدود 40% از وزن بدن انسان را بافت عضله اسکلتی تشکیل می دهد. سالانه صدها نفر دچار از دست رفتن بافت عضلانی به عللی چون بیماری، جنگ و تصادف ها می شوند که این مسیله می تواند منجر به اختلال در اعمالی مانند تنفس و حرکت و زندگی اجتماعی فرد شود. تاکنون روش هایی چون دارو درمانی، سلول درمانی و پیوند بافت برای کنترل آسیب های بافت عضلانی و بازسازی آن مورد مطالعه قرار گرفته است. اگرچه در حال حاضر روش درمانی مشخص و کارآمدی برای درمان آسیب های عضلانی وجود ندارد و بسیاری از بیماران شدت ضایعات عضلانی با افزایش سن بیشتر می شود. بنابراین تحقیق برای پیداکردن رویکردهای درمانی جدید و کارآمد برای ترمیم عضله یکی از مباحث مهم در علوم پایه و پزشکی می باشد. مهندسی بافت یکی از روش های امیدوار کننده و نوین در ترمیم بافت عضله اسکلتی در نظر گرفته می شود که نوید ساخت بافت های عضلانی عملکردی، ساخت مدل مناسب جهت پزشکی شخص محور و مدل پژوهشی برای تحقیقات پایه را می دهد. فاکتورهای القایی در کنار زیست مواد و سلول، عناصر اصلی مهندسی بافت هستند. این فاکتورها معمولا به واسطه مکانیزم های اپی ژنتیکی و تاثیر بر مسیرهای پیام رسانی باعث القاء تکثیر، تمایز و مهاجرت سلول های مورد استفاده در مهندسی بافت عضله شده و ساخت یک بافت عضلانی در شرایط آزمایشگاهی را تسریع می کنند. به تازگی، کوچک مولکول ها نیز به صورت مستقل (به جای فاکتورهای رشد) و یا در کنار فاکتورهای رشد در مهندسی بافت عضله به کار رفته اند. از آنجایی که کوچک مولکول ها پاسخ ایمنی ایجاد نکرده، به آسانی وارد سلول شده و هدف مولکولی مشخصی دارند و لذا به عنوان فاکتورهای القایی مناسب در مهندسی بافت، مورد توجه قرار گرفته اند. نتیجه گیری: به طورکلی کوچک مولکول های موثر در مهندسی بافت عضله می توانند با حالت های مختلف زیست مواد (هیدروژل، بافت سلول زدایی شده و داربست های سنتزی) به کار روند و قابلیت استفاده در شرایط In vivo و In vitro را دارند و در نتیجه باعث تولید بافت عضلانی با کارآیی بالاتر شده، و هزینه تولید بافت عضله را کاهش داده که این مسیله به پیشبرد اهداف درمانی مهندسی بافت عضله کمک می کند. در این مقاله، مهندسی بافت عضله اسکلتی و نقش کوچک مولکول ها در آن مورد بررسی قرار گرفته است.