پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش مدل رابطه هوش هیجانی معلمان و میزان خلاقیت دانش آموزان با میانجیگری سبک تفکر دردانش آموزان به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری، همه دانش آموزان دختر پایه دهم و یازدهم شهر قم در سال تحصیلی 98-97 بودند. نمونه شامل 415 دانش آموز و معلمان هنر و انشاء آنها (حدود 28 نفر) بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (ویژه معلمان) و پرسشنامه های سبک تفکر استرنبرگ و خلاقیت تورنس (ویژه دانش آموزان) بود. یافته های حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان دهنده آن بود که مدل از برازش خوبی با داده های پژوهش برخوردار بود (X2/df=0. 438, RMSEA=0. 0001, CFI=1, IFI=1, GFI=0. 99, NFI=0. 99). نتایج تحلیل مسیر نشان داد که هوش هیجانی بر سبک تفکر و سبک تفکر برخلاقیت اثر مستقیم داشتند. نقش واسطه ای سبک تفکر در رابطه بین هوش هیجانی معلمان و خلاقیت دانش آموزان مورد تایید قرار گرفت. احتمالا ازیافته های این پژوهش چنین برمی آید که برای پرورش خلاقیت دانش آموزان، هوش هیجانی معلمان و سبک تفکر دانش آموزان اهمیت ویژه ای دارند. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده جهت تبیین خلاقیت دانش آموزان، مدل ارایه شده مجددا در فرهنگ های مختلف آزمون شود.