مجله دانشکده پزشکی اصفهان
سال:1381 | دوره:20 | شماره:67 |تعداد مقالات:18

با سرد کردن کلیه نیاز سلولی به انرژی بطور قابل توجهی کاهش می یابد و منجر به حفظ کلیه در مدت زمان معینی براساس طریقه سرد کردن می شود. در پیوند دهنده زنده(Living Donor)  نیاز به ایسکمی سرد جهت پیوند عروق حدود یک ساعت یا بیشتر می باشد و در اهدا کلیه از کاداور، مدت زمان ایسکمی سرد جهت پیدا کردن گیرنده مناسب اهمیت دارد و می تواند حدود 72 ساعت باشد تا گیرنده مناسب برای کلیه اهدایی یافت شود.

مقدمه: آسم یکی از بیماریهای مزمن کودکان و از شایعترین علل بستری کودکان در بیمارستان می باشد. 10 تا 15 درصد پسران و 7 تا 10 درصد دختران در دوره ای از زندگی مبتلا به آسم می باشند.هدف از این مطالعه تعیین نقش عوامل مستعد کننده آسم در کودکان مراجعه کننده به مرکز پزشکی نمازی شیراز و مقایسه این عوامل بین کودکان سالم و مبتلا به آسم بوده است.مواد و روشها: این مطالعه به صورت آینده نگر بین سالهای 1376 تا 1379 در بخش ایمونولوژی آلرژی مجتمع آموزشی- درمانی نمازی شیراز بر روی دو گروه از کودکان (100 کودک مبتلا به آسم و 100 کودک سالم) انجام گرفته است سعی شده است حتی الامکان دو گروه از نظر جنسی و سنی مشابهت داشته باشند.نتایج: سن بیماران آسمی بین 1.5 تا 14 سال با متوسط 3.56± 6.23 بوده، نسبت پسرها به دخترها بیش از 3 به 1 بوده است. در 60 درصد بیماران سابقه فامیلی آسم، 19% سابقه نارس بودن و 24% سابقه وزن کم موقع تولد وجود داشته است.بحث: در مقایسه با کودکان سالم در بیماران آسمی به طور قابل توجهی سابقه وزن کم موقع تولد، مصرف دخانیات در خانواده، خانواده پرجمعیت، عفونتهای مکرر تنفسی و تغذیه زود با غذایی غیر از شیر مادر وجود دارد.بر اساس این مطالعه وزن کم موقع تولد، جمعیت خانواده، سابقه آلرژی در خانواده و تماس با دخانیات و عفونتهای مکرر تنفسی و تغذیه زودرس با موادی غیر از شیر مادر می تواند نقش موثری در بروز آسم داشته باشد.

مقدمه: استفاده از اکسیمتری نبضی برای مانیتورینگ اشباع اکسیژن شریانی(SaO2)  روش دقیق و قابل اعتمادی است و موجب کاهش نیاز به تجزیه گازهای خون شریانی به میزان 50%  می شود. اگر چه گزارشات متفاوتی درباره دقت آن در موارد هیپوکسمی مزمن وجود دارد. در برخی از موارد آنژیوگرافی، جراحی و بیهوشی بیماریهای مادرزادی قلبی سیانوتیک اطلاع از مقدار صحیح اشباع اکسیژن خون شریانی برای ما امری حیاتی می باشد، لذا کارایی اکسیمتری نبضی در بیماران با اشباع کم اکسیژن با دستگاه تجزیه گاز خون شریانی مقایسه شد. ضمنا تاثیر هماتوکریت بالا بر دقت اکسیمتری نبضی در اشباع کم اکسیژن بررسی شد.مواد و روشها: در 33 کودک با بیماری مادرزادی قلب سیانوتیک، اطلاعات اکسیمتری نبضی(SpO2)  با دستگاه تجزیه گاز خون شریانی مقایسه شد، لازم به ذکر است که تمام اندازه گیریها در آرامش نسبی بیمار صورت گرفته است.نتایج: دستگاه اکسیمتری نبضی پیوسته اشباع اکسیمتری را بیش از دستگاه تجزیه گاز خون شریانی نشان می دهد (15% ±72 برخلاف 15%± 76) و نتیجه نشانگر این واقعیت است که در اشباع اکسیمتری کمتر از 80% اکسیمتری نبضی دقت کافی نداشته و موجب افزایش تخمین اشباع اکسیژن می شود.بحث: مطالعات قبل نشانگر افزایش تخمین اکسیمتری نبضی در اشباع کم اکسیژن بوده اند و به علت اینکه در بیماریهای مادرزادی قلبی سیانوتیک هیپوکسی مزمن شدید است. افزایش تخمین اکسیمتری نبضی از نظر بالینی قابل توجه است. برای مثال SpO2 80% پیش بینی کننده SaO2 79%- 73% می باشد که در میزان بالاتر (79) کافی و در میزان 73 نیاز به بررسی دارد. لذا توصیه می شود که در تصمیم گیری های بالینی مهمPaO2  یا SaO2 اندازه گیری شود.میزان بالای هماتوکریت مسوول اختلال دقت اکسیمتری نبضی در اشباع اکسیژن کمتر از 80% نبوده است.

مقدمه: فاکتورها و ارتباطات بین سلولی کنترل کننده پرولیفراسیونStem cell  ها و تمایز آنها به سلولهای پیش ساز متعهد گوناگون اهمیت بنیادی در درک مکانیسم های کنترل کننده هماتوپویز دارد. براساس مدل پیشنهادی توسطOgawa  در سال 1989 پرولیفراسیون سلولهای خون ساز توسط آبشاری از فاکتورهای رشد مربوط به یک خانواده مثل اریتروپویتین، اینترلوکین 5 وG - CSF  کنترل شدنی است که هر کدام در مراحل تکاملی مختلف عمل می کنند در این تحقیق تاثیر دو اینترلوکین 2 و 5 و IFN-γ به تنهایی و به صورت توام بر روی تکامل سلولهای مغز استخوان موش مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: ابتدا سلولهای مغز استخوان از استخوانهای فمور و تیبیای موشهایBalb/c  استخراج گردید و پس از شستشو با محیط کشت در محیطIMDM  حاوی 12.5%FCS, 12.5%H.S 1μm Hydrochortison، در پلیت مخصوص کشت سلول، کشت داده شد و سپس در انکوباتور تحت فشار 5% CO2 و درجه حرارت 33˚C انکوبه گردید.نتایج: سنجش کلنی های CFU -GM به صورت هفتگی به مدت 5 هفته بر روی محیط نیمه جامد انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که اینترلوکین 2 سبب کاهش تعداد کلنی های CFU-GM می شود ولی وقتی به همراه اینترلوکین 5 مصرف گردد باعث تکامل و افزایش کلنی های CFU-GM می گردد.بحث: براساس تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که در اثر هم افزایی  IL-2و IL-5 برگشت مغز استخوان تعداد کلنی هایCFU-GM افزایش می یابد ولی IFN-γ سبب کاهش خونسازی و کاهش تعداد کلنی های CFU-GM می گردد.

مقدمه: با توجه به شیوع بالای تهوع و استفراغ پس از عمل تیروئیدکتومی انتخابی هدف از انجام این مطالعه بر روی اثرات دگزامتازون بر تهوع و استفراغ روی این بیماران می باشد.مواد و روشها: به منظور بررسی اثرات دگزامتازون در پیشگیری از تهوع و استفراغ پس از عمل تیروئیدکتومی انتخابی، 90 بیمار مونث 26 تا 45 ساله که توسط بیهوشی عمومی تحت عمل قرار گرفتند به یک مطالعه دوسو کور، تحت کنترل با دارونما وارد شدند و به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد (هر گروه 45 نفر) تقسیم شدند. بلافاصله پیش از القا بیهوشی عمومی 10 میلی گرم دگزامتازون یا نرمال سالین به صورت داخل وریدی به بیماران تزریق گردید. در 24 ساعت اول پس از عمل (شامل دوره اقامت در واحد مراقبتهای پس از بیهوشی و بخش).نتایج: وقوع تهوع، استفراغ و یا اوغ زدن در بیماران ثبت شد. 36 درصد از بیماران از گروه دگزامتازون و 67 درصد از بیماران در گروه نرمال سالین در طی اقامت در واحد مراقبتهای پس از بیهوشی دچار تهوع و استفراغ شدند (p<0.05). در خلال دوره 24 ساعته پس از عمل 27 درصد از بیماران در گروه دگزامتازون در مقایسه با 44 درصد از بیماران در گروه نرمال سالین دچار تهوع و استفراغ پس از عمل شدند(p<0.05) . 9 درصد از بیماران در گروه دگزامتازون در مقایسه با 16 درصد از بیماران در گروه نرمال سالین به داروی ضد تهوع نیاز پیدا کردند.(p<0.05) بحث: در انتها این که دگزامتازون به میزان قابل توجهی از شیوع تهوع و استفراغ پس از عمل در زنانی که تحت عمل تیروئیدکتومی انتخابی قرار گرفته اند، کاست و تاکنون هیچ عارضه شناخته شده ای برای آن ذکر نشده است.

مقدمه: در بخش فوریت های پزشکی سراسر جهان، یکی از معضلات شایع، شیوه برخورد پزشکان با بیمارانی است که دچار درد آحاد، آتیپیک و غیرتروماتیک قفسه سینه اند، اما(Electrocardiogram) ECG  غیر تشخیصی دارند. روش برخورد کنونی بسیار محافظه کارانه و پرهزینه است؛ چنان که افزون بر صرف هزینه های گزاف، بیماران واقعا نیازمند به خدمات پزشکی و درمانی را کمتر پوشش می دهد.مواد و روشها: در مطالعه ای مداخله ای، همه بیماران دچار درد حاد، غیر تروماتیک و آتیپیک قفسه سینه کهECG  غیر تشخیصی داشتند در صورت تمایل و دارا بودن همه معیارهای ورود به مطالعه، به مدت 6 ساعت، از آغاز درد، تحت نظر قرار گرفتند. هنگام ورود و هنگام درد،ECG  آنان پی در پی ثبت شد. چنانچه 6 ساعت پس از آغاز دردECG  تغییری نداشت، آنزیم های(Creatin Kinase-MB)  وCK-MB Troponin I  در آنان اندازه گیری می شد که اگر نتیجه آنزیم ها منفی می بود پس از تکمیل پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی، به گونه ای تصادفی، در سه گروه جداگانه جای می گرفتند. گروه نخست به روش متداول کنونی بستری شدند و تحت درمان قرار گرفتند. 2 گروه دیگر، حداکثر 24 ساعت پس از آغاز درد با آزمون ورزشET (Exercise Test) یا(Dobutamine-Atropine Stress Echocardiography) DASE  بررسی شدند. چنانچه نتیجه این دو روش نیز منفی می بود، به سرعت ترخیص و تا 2 ماه پیگیری می شدند؛ اما اگر نتیجه مثبت به دست می آمد، بستری شده و تحت درمان استاندارد قرار می گرفتند. نتایج، هزینه، مدت بستری و کیفیت زندگی در هر سه روش با پرسشنامه ثبت و اطلاعات به دست آمده با آزمونt student  بررسی شد.نتایج: در بررسی نهایی 197 بیمار، میانگین هزینه های گوناگون در گروه تحت نظر قرار گرفته (Conventional)، با دو گروه دیگر، اختلاف با معنایی داشت و میانگین مدت بستری در گروه یکم با دو گروه دیگر با معنا بود. در تحلیل پرسشنامه های استاندارد کیفیت زندگی بیماران، میانگین درجه بهبود در گروه یکم با دو گروه دیگر، تفاوت چشمگیری را نشان داد.بحث: از آنجا که نتایج به دست آمده در این پژوهش، تفاوت چشمگیری را میان گروه یکم و دو گروه دیگر- از نظر هزینه، مدت بستری و درجه بهبود کیفیت زندگی- نشان می دهد و چون در گروه هایET  وDASE  پیامد ناخواسته و بدی پیش نیامده است، ما به جای روش محافظه کارانه کنونی، استفاده از روش ET وDASE، (به ویژه DASE) را، به عنوان شیوه ای کارآمد و سودمند، پیشنهاد می کنیم.

مقدمه: عوامل استرس زا پارامترهای برجسته ای هستند که موجب تغییرات عمده ای در سیکل خواب و بیداری می شوند. تحقیقات اخیر نشان داده است که استرسهای قبل از تولد بر روی جنین باعث اختلالات رفتاری مهم از جمله اضطراب و افسردگی در بزرگسالان میشود. در این تحقیق اثر استرس قبل از تولد بر روی زمان خواب و تغییرات امواج مغزی مورد ارزیابی قرار گرفته است.مواد و روشها: راتهای نر و ماده در داخل قفسه های فلزی در شرایط نرمال (نور، آب) نگهداری شدند. پس از آمیزش راتهای نر و ماده با یکدیگر، 24 ساعت بعد راتهای باردار به دو گروه تقسیم شدند گروه کنترل (استرس ندیده) و گروه تست (استرس دیده) که از روز چهاردهم بارداری بمدت یک هفته هر روز از ساعت 9 تا 11 صبح درRestrainer  تحت استرس بی حرکتی قرار گرفتند. نوزادان نر متولد شده در هر گروه در سن 80 روزگی با وزن 200-180 گرم به 4 زیر گروه تقسیم شده و ضمن اندازه گیری زمان کل خواب آنها توسط دستگاه فیزیوگراف، امواج مغزی نیز ثبت شده و با روش آماری آنالیز واریانس(oneway anova)  نتایج بدست آمده ارزشیابی شدند.نتایج: در روش رفتاری نشان داده شد که استرس بی حرکتی قبل از تولد بطور موثر باP<0.05  زمان خواب را کاهش داده که با تزریق تستوسترون با دوز 200 میکروگرم تا حدودی جبران شد و در روش الکتروفیزیولوژی، استرس فرکانس امواج مغزی در باندهایα و θ را افزایش و باندهای فرکانس δ را کاهش داد. تزریق 200 میکروگرم تستوسترون ضمن افزایش باندهای فرکانسی دلتا موجب بالا رفتن توان کلی مغز شد.بحث: با توجه به نتایج بدست آمده از این تحقیق و نتایج حاصله از پژوهش های دیگران شاید بتوان چنین بیان کرد که استرس بی حرکتی قبل از تولد موجب کاهش زمان کل خواب شده که با تزریق تستوسترون تا حدودی جبران میشود. مکانیزم اثر استرس احتمالا از طریق تغییرات ایجاد شده بر میانجی های عصبی و هورمونها می باشد.

مقدمه: اختلال وسواس جبری، اعمال یا افکار تکراری، ناراحت کننده و غیر قابل کنترل است که باعث مداخله در زندگی و تحصیل شده و موجب اتلاف وقت می شود. وسواس معمولا در کودکی آغاز و به بزرگسالی کشیده می شود. این مطالعه به منظور مقایسه اثرات درمانی دو روش دارودرمانی و درمان توام دارودرمانی و رفتار درمانی شناختی بر اختلال وسواس جبری طراحی شده است تا با درمان موثر وسواس کودکی از زمان بیماری پیشگیری کنیم.مواد و روشها: مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی بر روی جمعیت نمونه از بین کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال وسواس جبری انجام شد (n=25). ابزار مطالعه شامل مصاحبه بالینی با کودک و نوجوان پرسشنامه ای جهت بررسی برخی ویژگیهای فردی و بیماری و تکمیل پرسشنامه های اختصاصی وسواس (مادزلی ویل براون) بود. کلیه افراد نمونه تحت درمان باکلومی پرامین با دوز موثر قرار می گرفتند. نیمی از افراد نمونه علاوه بر دارو تحت حداقل 4 جلسه هفتگی درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. اطلاعات مورد تحلیل آماری قرار گرفت.نتایج: میانگین نمرات پرسشنامه یل براون در روش درمان توام در قبل و بعد درمان به ترتیب 6.08± 32.6 و 8.39 ±2.9(Mean+SD)  بود(P=0.0001) . میانگین نمرات این پرسشنامه در روش درمان دارویی در قبل و بعد درمان به ترتیب 4.57± 32.3 و 12.66± 17.1 بود (P=0.001). میانگین نمرات پرسشنامه مادزلی نیز در روش درمان توام در قبل و بعد درمان به ترتیب 6.08± 8.9 و 0.29± 3.6 بود که تفاوت معنی دار آماری را نشان می دهد (P=0.0001). میانگین نمرات پرسشنامه مادزلی در روش درمان دارویی در قبل و بعد درمان به ترتیب 3.86 ±7.3 و 2.94± 3.2 بود (P=0.008). بر اساس نتایج مطالعه، درمان توام از لحاظ بالینی موثر بود.بحث: جهت درمان موثرتر کودکان و نوجوانان مبتلا به وسواس هر دو روش به کار گرفته شود. شناخت گروههای آسیب پذیر، تشخیص زودرس بیماری و برنامه های آموزش خانواده جهت پیشگیری از شکل گیری اختلال وسواسی جبری پیشنهاد می شود.

مقدمه: عقیمی لوله ای یکی از روشهای مطمئن برای پیشگیری از بارداری است ولی بعضی از افراد اظهار می دارند که پس از انجام (TL) Tubal ligation دچار اختلال قاعدگی و مشکلات جسمی، روانی، خانوادگی و اجتماعی شده اند. بطوری که در بعضی موارد منجر به عمل جراحی هیسترکتومی و در موارد دیگر برگشت باروری شده اند.مواد و روشها: این مطالعه مقطعی و توصیفی تحلیلی می باشد که در مرکز بهداشت و خانه های بهداشتی اصفهان در سال 1379 انجام شده است. 200 نفر از افرادی که از یک تا ده سال قبل تحت عمل جراحی بستن لوله قرار گرفته بودند بطور تصادفی مورد مصاحبه حضوری قرار گرفتند. افرادی که قبل از انجام بستن لوله دچار اختلالات قاعدگی بودند از مطالعات حذف شدند.نتایج: ارتباط بین تعداد سالهای سپری شده از بستن لوله و تغییر شکل قاعدگی معنی دار نبود (P=0.553). بین تعداد سالهای سپری شده از بستن لوله و تغییر مقدار خونریزی ماهیانه ارتباط معنی داری وجود نداشت و(P=0.609)  بین بیماریهای کمردرد مزمن، کیست تخمدان و حاملگی خارج از رحم و سالهای سپری شده از بستن لوله ارتباطی وجود نداشت(P=0.52)  بین سالهای سپری شده از بستن لوله و مشکلات روانی و اجتماعی نیز ارتباط معنی داری دیده نشد (P=0.677). بحث: نتایج به دست آمده نشان می دهد که بستن لوله ها عوارض دیررس ندارد و این عقیده که با انجام عمل بستن لوله ها بیمار دچار مشکلات جسمی و روانی و اختلالات قاعدگی می شود مبنای علمی ندارد و در افرادی که مایل به عقیمی هستند می توان با اطمینان به تصمیم گیری نهایی آنها کمک کرد.

مقدمه: بخش ماستوئید عصب فاشیال علیرغم اینکه در مسیر خود در کانال استخوانی قرار دارد ولی در 90 درصد موارد ضایعات عصب مربوط به این بخش است. این عصب معمولا بخش پتروس استخوان تمپورال را از گوش داخلی به سوراخ استیلوماستوئید طی می نماید و در این مسیر کانال فاشیال آنامالیها و تغییراتی وجود دارد.مواد و روشها: این بررسی بر روی 56 استخوان تمپورال انسان انجام گردید. پس از آماده کردن استخوان با کمک وسائل جراحی و میکروسکوپی ابعاد و تغییرات(Variations) عصب در این مسیر تعیین گردید.نتایج: میانگین طول عصب در بخش ماستوئید 15.01 میلی متر و پهن ترین بخش عصب 1.45 میلی متر و فاصله بین بخش ماستوئید عصب و انتهای تحتانی پنجره بیضی 4.02 میلی متر و فاصله بین بخش ماستوئید عصب و جدار خلفی مجرای گوش خارجی 4.47 میلی متر تعیین گردید. ضمنا آنامالیهایی در مسیر عصب شناسایی گردید.بحث: طول بخش ماستوئید عصب فاشیال با اکثر مطالعات قبلی مطابقت داشت. همین فاصله بین انتهای تحتانی دریچه بیضی و بخش ماستوئید عصب نیز با مطالعات قبلی مطابقت داشت. پارامترهای دیگر در مطالعات قبلی انجام نشده بود که برای اولین بار در این مطالعه اندازه گیری شد. شناخت تغییرات و آنامالیهای عصب فاشیال کمک و راهنمایی در جراحی گوش میانی می نماید.

مقدمه: با توجه به شیوع بالای فشار خون بالا در بزرگسالان شهر اصفهان، مطالعه ای جهت بررسی ارتباط الکترولیتها با فشار خون در این جامعه انجام شد. در این مقاله میزان کلسیم ادرار 24 ساعته و کلسیم غذایی به همراه ارتباط آنها با فشار خون ارائه گردیده است.مواد و روشها: در این مطالعه 1800 نفر از افراد 60-20 سال شهر اصفهان (850 مرد و 950 زن) به روشmultistage  انتخاب و پرسشنامه های مخصوصی جهت گردآوری اطلاعات لازم تکمیل گردید. از افراد خواسته شد که در طول یک ماه سه بار ادرار 24 ساعته خود را جمع آوری و هر بار نوع و میزان کلسیم مصرفی خود را نیز ثبت کنند. در همان زمان دو بار فشار خون و ضربان قلب و کراتینین اندازه گیری شد. میزان کلسیم غذایی به روش ثبت مواد غذایی، کلسیم سدیم و پتاسیم ادراری به روشFlame Photometery  و کراتینین ادراری به روشJaffe  سنجیده شد. داده ها به وسیله نرم افزارSPSS/Win  با استفاده از تست های آماریt  وANOVA  و آنالیز رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.نتایج: نتایج نشان می دهد که میانگین کلسیم مصرفی روزانه در افراد 60-20 ساله 231.8± 530.45 میلی گرم می باشد که در مقایسه با مقادیر توصیه شده کمتر است. همچنین میانگین کلسیم ادراری کل جمعیت 48± 113 میلی مول در ادرار 24 ساعته بدست آمد. همچنین در هیچ یک از افراد نورموتنسیو یا هیپرتانسیو ارتباط معنی داری بین فشار خون سیستولی و دیاستولی با کلسیم ادراری و خوراکی مشاهده نشد (P>0.05).بحث: بنابراین اگر چه ارتباط معنی داری بین کلسیم و فشار خون در جامعه ما بدست نیامد اما بدلیل کم بودن میزان کلسیم مصرفی در این جامعه و مضرات زیاد کاهش آن، مصرف بیشتر منابع غذایی کلسیم توصیه می شود.

مقدمه: به دلیل درد و اضطراب بالا در بیماران سوخته که به خصوص حین انجام پروسه های درمانی از جمله فیزیوتراپی شدت می یابد، به کارگیری روشی کمکی مانند هیپنوتراپی ضروری به نظر می رسد.مواد و روشها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی می باشد. حجم نمونه معادل 44 نفر بود که به دو گروه 22 نفره تقسیم شدند. برای گروه اول چهار جلسه هیپنوتراپی انجام شد و در گروه دوم مداخله ای صورت نگرفت. میانگین درد و اضطراب در هر دو گروه قبل و بعد از مداخله بوسیله پرسشنامه خودسنجی (Visual Analogue Scale (VAS)، اندازه گیری شد و سپس بعد از هر جلسه هیپنوتراپی در گروه اول و به طور همزمان در گروه دوم، بار دیگر اندازه گیری تکرار شد. با استفاده از آزمون t-test، تجزیه و تحلیل داده ها انجام گردید.نتایج بر طبق آزمونt-test ، در گروهی که هیپنوتراپی در آن انجام گرفت، درد و اضطراب نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت (P<0.001).بحث: بر اساس نتایج، فرضیه برابر بودن میانگین درد و اضطراب در دو گروه رد شد و می توان نتیجه گرفت که هیپنوتراپی می تواند به عنوان روشی کمکی در فیزیوتراپی سوختگی موثر باشد.

مقدمه: واریکوسل شایع ترین علت قابل اصلاح عقیمی در مردان می باشد که شایع ترین روشهای جراحی آن در کشور ما، روش واریکوسلکتومی اینگوئینال و خلف صفاقی می باشد. در این مطالعه بر آن شدیم تا شیوع عوارض ناشی از هر کدام از این روشها را با هم مقایسه کنیم.مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی- مقایسه ای که به صورت آینده نگر انجام شده تعداد 132 بیمار مبتلا به واریکوسل که اندیکاسیون اقدام جراحی را داشتند در دو گروه مساوی 66 نفری قرار گرفته و یک گروه با روش خلف صفاقی و گروه دیگر با روش اینگوئینال عمل شدند و پس از عمل هر دو ماه یک بار تا مدت یک سال بیماران ویزیت و از نظر عوارض عمل بررسی شدند و سپس نتایج با هم مقایسه شدند.نتایج: فراوانی عود واریکوسل در روش جراحی اینگوئینال و خلف صفاقی به ترتیب 7.5 درصد و 16 درصد بود.(p<0.01) فراوانی آتروفی بیضه در دو روش فوق به ترتیب 15.1 درصد و 10.6 درصد بود(p>0.05)  و بالاخره فراوانی هیدروسل در روش اینگوئینال 13.6 درصد و در روش خلف صفاقی 10.6% بود (p>0.05).بحث: در مطالعه ما به نظر می رسد که با استفاده از روش اینگوئینال خطر عود واریکوسل کمتر از روش خلف صفاقی است. اما احتمال آسیب به شریان بیضه و نیز احتمال ایجاد هیدروسل در دو روش یکسان است.

مقدمه: هیدراتیدوز یکی از مهمترین بیماریهای مشترک بین انسان و دام است. بدلیل اهمیت بیماری مذکور و تاثیر تنوع سویه های مورد بررسی قرار گرفتند.مواد و روشها: در این بررسی 55 ایزوله حیوانی و 15 ایزوله انسانی کیست هیداتید از کشتارگاهها و بیمارستانهای اصفهان جمع آوری گردید. پس از استخراجDNA  ژنومی از پروتواسکولکس های جدا شده از کیست ها با استفاده از SDS، پروتئینازK  و با روش فنل- کلروفورم و رسوب آن با اتانول، قطعهrDNA - ITS1  هر کدام از ایزوله ها با استفاده از پرایمرهای اختصاصیBD1 و4S  و با روش PCR،Amplify  گردید و محصولات PCR، الکتروفورز و رنگ آمیزی شد.نتایج: اندازه قطعات rDNA - ITS1 تمام ایزوله های گوسفندی و بزی، اکثر ایزوله های گاوی و انسانی و بعضی ایزوله های شتری دارای باندهای مشابه و اندازه ای حدود1000bp  بوده در حالیکه قطعه مذکور در اکثر ایزوله های شتری و بعضی ایزوله های گاوی و انسانی دارای باندهای یکسان و اندازه ای حدود1100bp  داشت.بحث: با توجه به الگوی باندهای قطعه rDNA - ITS1 ایزوله های حیوانی و انسانی می توان نتیجه گرفت که حداقل دو سویه متفاوت ازE. granulosus  در اصفهان وجود دارد. سویه گوسفندی(G1)  در منطقه غالب می باشد و سویه شتری(G6)  نیز ضمن وجود در منطقه قادر است مثل سویه گوسفندی در انسان آلودگی ایجاد نماید.

مقدمه: سیمان ماده ای است که در صنایع مختلف کاربرد دارد و بعلت وجود ذرات مختلف در سیمان و آلودگی محیط این کارخانه ها، کارگران در معرض ابتلا به بیماری های ریوی مختلف قرار دارند. با توجه به وجود دو کارخانه سیمان در استان اصفهان و عدم وجود مطالعه ای در این مورد، ضرورت ایجاب می کرد که چنین مطالعه ای انجام شود و توزیع فراوانی علائم و نشانه های بیماری های تنفسی در کارگران تعیین شود.مواد و روشها: نوع مطالعه، مشاهده ای- توصیفی- مقطعی بود. جمعیت مورد مطالعه کل افراد شاغل در کارخانه در سال 1378، 1038 نفر بود. روش نمونه گیری سرشماری و حجم نمونه شامل کل پرسنل بوده و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید. کل افراد از لحاظ ریوی معاینه شدند. سپس اطلاعات وارد نرم افزارSPSS ver10  شد و با محاسبه p value نتایج بصورت نمودارها و جداول توزیع فراوانی براساس اهداف استخراج شد.نتایج: در این پژوهش فراوانی نسبی سرفه، تنگی نفس، خلط، ویزینگ، رونکای و کراکل بر اساس سن، مدت سابقه کار و محل کار تعیین شد. شایعترین علامت تنفسی سرفه (33.7%)، خلط (21.8%) و در نهایت تنگی نفس (1.9%) بود. 90.9% کارگران سمع ریه طبیعی داشتند. بین سرفه مزمن و سن کارگران رابطه معنی دار وجود نداشت. ولی بین سرفه مزمن و سابقه کار و محل کار با آلودگی های مختلف رابطه معنی دار وجود داشت (P=0.04, P<0.03). بین خلط و سابقه کار و محل کار نیز رابطه معنی دار وجود داشت (P=0.02, P<0.03). همچنین بین تنگی نفس، سن و محل کار نیز رابطه معنی دار بود (بترتیب P=0.03, P<0.01). در مورد سایر اهداف رابطه معنی دار نبود.بحث: در این بررسی فراوانی نسبی سرفه نسبت به آمار مشابه در مطالعات خارجی بالاتر بود و علل آن شاید عدم رعایت مسائل بهداشت کار، تهویه ناکافی محیط کار و توجیه نبودن کارگران در مورد آلودگی ذرات سیمان باشد. فراوانی خلط با افزایش سن و مدت سابقه کار افزایش می یافت. علت آن تماس بیشتر با گرد و غبار سیمان بود. در مطالعات خارجی مورد مشابهی یافت نشد. 1.9% تنگی نفس دائم داشتند که با افزایش سن فراوانی آن افزایش می یافت و نسبت به آمار مشابه خارجی پایین تر بود. در نهایت ذکر می شود که برای پیشگیری از بیماری های شغلی ریه به مسائل بهداشت کار اهمیت بیشتری داده شود.

مقدمه: هوچکین بیماری لنفوپرولیفراتیو با علت تقریبا ناشناخته است. این بیماری شامل انواع مختلف هیستوپاتولوژیک با رفتار و پروگنوز متفاوت می باشد به همین جهت تایپینگ صحیح بیماری از اهمیت خاصی برخوردار است. طبقه بندی رایج هیستوپاتولوژیک بیماری هوچکین (طبقه بندی Rye) بسیار مفید و قابل استفاده است ولی کاملا ایده آل نمی باشد و در بسیاری از موارد امکان تایپینگ قطعی با استفاده از کرایتریاهای تشخیصی متداول وجود ندارد به همین جهت استفاده از یک معیار کمی در کنار کرایتریاهای موفولوژیک می تواند دقت و صحت تایپینگ بیماری را افزایش دهد.مواد و روشها: در یک مطالعه مقطعی بر روی 70 نمونه بیوپسی عقده لنفاوی ارتباط بین تایپینگ بیماری هوچکین و اندکس پرولیفراسیون سلولی(KI67)  مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: طبق نتایج حاصل از این مطالعه رابطه مستقیم و معنی داری بین فراوانی نسبی اندکس پرولیفراسیون سلولی با انواع هیستوپاتولوژیک بیماری هوچکین وجود دارد.بحث: بنابراین در موارد مشکوک که تعیین تایپ هیستوپاتولوژیک بیماری توسط معیارهای رایج رنگ آمیزیHE  وجود ندارد می توان از رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی با آنتی بادی(Ki67)  و تعیین میانگین میتوز در زمینه تومور، صحت و دقت تشخیصی را افزایش داد.