در مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی بر القای کالوس و جنین در کشت بساک خیار، 25 محیط مختلف برای القای کالوس و چهار مسیر مختلف برای القای جنین در نظر گرفته شد. دو آزمایش جداگانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار و سه تکرار، به ترتیب برای القای کالوس و جنین انجام شد. در آزمایش القای کالوس، فاکتورها شامل دو ژنوتیپ خیار (اصفهانی و بتا آلفا)، و ترکیب غلظت های مختلفBAP (0، 225/0، 45/0، 68/0 و 91/0 میلی گرم در لیتر) و 2, 4-D (0، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 میلی گرم در لیتر) بوده و در آزمایش القای جنین نیز فاکتورها شامل ترکیب غلظت های مختلف BAP (2، 3 و 4 میلی گرم در لیتر) و NAA (05/0 و 1/0 میلی گرم در لیتر) و همچنین انواع محیط مایع و جامد بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها، اختلاف آماری معنی داری در سطح یک درصد بین محیط های کشت و در سطح پنج درصد بین اثرهای متقابل ژنوتیپ و محیط کشت نشان داد. بساک های کشت شده در محیط پایه MS و محیط های تهیه شده با تنظیم کننده های رشد گیاهی، در حالت جداگانه پاسخی نشان ندادند و بعد از 4 هفته از کشت از بین رفتند، اما ترکیب تنظیم کنند ه های رشد اثرات مختلفی بر القای کالوس داشت. بر اساس نتایج حاصل از مقایسه میانگین ها، محیط های M24، M22 و M15 به ترتیب با میانگین های 98، 75/97 و 96/75 درصد در بین 25 محیط مورد آزمایش، بیشترین کالوس و محیط M10 نیز با میانگین 5/77 درصد نیز کمترین کالوس را برای ژنوتیپ اصفهانی داشتند. محیط M22 با میانگین 45/98 درصد در رقم بتا آلفا، بیشترین کالوس و محیط M10 نیز با میانگین 7/59 درصد، کمترین میزان کالوس را برای این رقم داشت. در القای جنین نیز در هیچ کدام از سه مسیر جامد-جامد، جامد-مایع و مایع-مایع جنینی مشاهده نشد؛ اما در مسیر مایع-جامد نرخ بالایی از جنین زایی مشاهده شد و تفاوت آماری معنی داری در سطح 5 درصد، در بین محیط های آزمایش شده مشاهده شد. مقایسه میانگین محیط های مورد استفاده برای جنین زایی نیز نشان داد که محیط M6 با میانگین 58/60 درصد، بیشترین درصد جنین زایی و محیط M4 نیز با میانگین 20 درصد کمترین درصد جنین زایی را داشتند.