ادبیات تعلیمی یکی از مهم ترین انواع ادبی است. این نوع ادبی در پی استوارکردن و تقویت صفات مطلوب و تلاش برای حذف و نکوهش صفات ناپسند در مخاطب عام است. نگرش هر شاعر درباره این صفات، نقش برجسته ای در کیفیت بیان و انتقال این مضامین به مخاطبان دارد؛ البته این موضوع با توجهبه شرایط درونی و محیط پیرامون هر شاعر متفاوت است. بنابراین می توان گفت ادبیات تعلیمی، نتیجه و برآیند تثبیت مضامین غنایی و نسبت دادن عنوان خوب و بد به تجربه های درونی فردی است. در این پژوهش، مضامین تعلیمی در چارچوب تحلیل و دسته بندی شواهدی از دیوان رودکی، با عنوان خنیاگر و ترانه سرایی بنام و شایسته، در دو بخش اصلی امر به معروف و نهی از منکر بررسی می شود. در نتیجه بررسی اندکی از سروده های رودکی که اینک در دسترس است، می توان دریافت این شاعر بیشتر می کوشد تا احساسات و شیوه درک خود را از محیط پرآشوب زمانه اش نشان دهد. رودکی در باور عام، انسانی شادخوار و دم غنیمتی بودهاست، اما در واقع اندوهی حزن آلود از اشعارش دریافت می شود که برخاسته از خردورزی است. سعادتمندی مهم ترین نگرانی و مشغولیت فکری رودکی است. در نظر او تنها راه سعادتمندی، آراستگی به دانش، حکمت و اخلاق، آن هم در جامعه ای اخلاق مدار و خردمند است. بنابراین مضامین تعلیمی نزد رودکی در جایگاه پدر شعر فارسی و شاعر تیره چشم روشن بین، گاهی رنگی غنایی و هنرمندانه می یابد و مانند مطربان شادی آفرین می شود و گاهی مانند اندرزهای پدرانه، جنبه مصلحانه و اجتماعی می یابد.