هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر بخشی برنامه درسی علوم به شیوه آموزش محور با برنامه درسی علوم به شیوه پژوهش محور در دوره ابتدایی بود. این پژوهش به روش شبه آزمایشی، با نمونه ایی به حجم 50 نفر از دانش آموزان دختر در پایه سوم ابتدایی در شهر ارومیه که به طور تصادفی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها، از پس آزمون با روایی مورد قبول کارشناسان و پایایی 68% و چک لیست مشاهده فعالیتها با روایی قابل قبول کارشناسان وپایایی 98% استفاده گردید. این چک لیستها توسط 4 نفر از معلمان دوره ابتدایی، با مدرک تحصیلی لیسانس آموزش ابتدایی در هر گروه تکمیل شد. دانش آموزان در دو گروه به صورت تصادفی جایگزین شدند. یک گروه به شیوه آموزش محور و گروه دیگر به شیوه پژوهش محور به مدت دو ماه آموزش دیدند. جهت کنترل متغیرهای مزاحم علاوه بر جایگزینی تصادفی، از یک معلم مشترک در هر دو گروه استفاده گردید. جهت تحلیل آماری داده ها از آزمون یومن ویتنی استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت معناداری در دانستنی ها، مهارتها، نگرشها و رضایتمندی، بین دانش آموزانی که با شیوه آموزش محور آموزش دیده اند با دانش آموزانی که به شیوه پژوهش محور آموزش دیده اند وجود داشته و فرضیه های پژوهش در سطح اطمینان 95% مورد تایید قرار گرفت. در نتیجه می توان گفت برنامه درسی علوم به شیوه پژوهش محور در مقایسه با برنامه درسی علوم به شیوه آموزش محور در دوره ابتدایی اثر بخش تر است.