اخلاق در علوم و فناوری
سال:1400 | دوره:16 | شماره:2 |تعداد مقالات:26

زندگانی جانوران، در چند هدف خلاصه میشود و راههای رسیدن به آن غریزه هستند. دفاع از « 1. دفاع از جان خود در مقابل جانوران مهاجر، در واقع » جان » دفاع از وطن « 2. دفاع از حریم زیست خود یا همان قلمرو 3 3. شکار یا ورود به محوطه ی جدید برای تأمین غذای یک وعده ای » زنده ماندن 4 « خود، بدون حرص و زیاده طلبی. . . .

زمینه: حضور مدیران اخلاق مدار می تواند اثرهای گسترده ای برای سازمان داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط رهبری اخلاقی با خلاقیت کارکنان با توجه به نقش تعدیل گر ارتباط بین مدیران و کارکنان در بین مدیران و حسابداران صنعتی استان های فارس و هرمزگان است. روش: پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی بوده و جامعه آن را تمامی مدیران و حسابدارن صنعتی استان های فارس و هرمزگان تشکیل می دهند. دوره زمانی مطالعه سال 1396 است. نمونه برگزیده شامل 126 نفر است که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. برای بررسی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استاندارد استفاده شد و در نهایت برای تحلیل یافته ها: نیز در قالب 2 فرضیه اصلی از روش معادلات ساختاری توسط نرم افزار Smart PLS، استفاده شد. یافته ها: یافته ها: ی حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین رهبری اخلاقی و خلاقیت کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، رابطه بین رهبری اخلاقی و خلاقیت کارکنان به گونه مثبت با متغیر ارتباط بین مدیران و کارکنان تعدیل می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها: ، می توان ادعا نمود که با افزایش سطح رهبری اخلاقی، خلاقیت کارکنان افزایش خواهد یافت. در نتیجه، باید برای افزایش توان رقابتی سازمان که نتیجه خلاقیت است، به موضوع اخلاق حرفه ای توجه نمود. همچنین، ارتباط مدیر و کارکنان نیز نیازمند توجه است تا رابطه رهبری اخلاقی و خلاقیت کارکنان را تقویت کند.

زمینه: یکی از موضوعات اخلاقی اساسی که در حوزه مسیولیت مدنی مطرح می شود میزان انطباق مسیولیت مدنی و عدالت اجتماعی است و اینکه در حوزه مسیولیت مدنی بر اساس چه اصلی عدالت اجتماعی جاری می شود؟ در حوزه مسوولیت مدنی، هدف جبران خسارت و رفع ضرر از زیاندیده است و در حقوق ایران، تقصیر مبنای اصلی این نوع مسوولیت می باشد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر میزان انطباق مسیولیت مدنی و عدالت اجتماعی است و اینکه آیا با تکیه بر عنصر تقصیر می توان به عدالت اجتماعی دست یافت؟ نتیجه گیری: همسو با تغییرات جامعه و ظهور ارزش های نو، حقوق مسیولیت مدنی نیز متحول می شود که دلیل آن ضرورت برقراری عدالت اجتماعی است. عدالت یکی از مفاهیم برجسته در حوزه فلسفه اخلاق است که در تمام دوران فلاسفه، سیاستمداران، حقوقدانان و سایر اندیشمندان راه های دستیابی به آن را در جامعه مورد کنکاش قرار داده اند. عدالت وابسته به زمان، مکان و دگرگونی روابط اجتماعی است و نخستین گام در تامین عدالت اجتماعی ایجاد قانون صحیح است تا اینکه هر کس نسبت به حقوق خویش آگاهی داشته و به دستیابی به آنچه سزاوار است، امیدوار و مطمین باشد. در حوزه مسیولیت مدنی یکی از راهکارها برای دستیابی به این عدالت استفاده از مفهوم تقصیر عمدی است. تقسیم بندی های گوناگونی توسط حقوقدانان برای تقصیر ایجاد گردیده است. تقصیر براساس عنصر معنوی به تقصیر عمدی و غیرعمدی، تقسیم می شود. تقصیر عمدی می تواند اساس آثار و احکامی در عمل قرار گیرد که هیچ ذوق سلیمی نمی تواند آن را انکار کند. از مهم ترین اثرات تقصیر عمدی، تاثیر بر رابطه سببیت می باشد. رابطه سببیت رکن اساسی و عنصر حیاتی مسوولیت مدنی است. یعنی باید بین ضرر وارده و تقصیر عرفا رابطه ای وجود داشته باشد، به نحویکه اگر آن تقصیر(فعل و ترک فعل) نمی بود، قطعا ضرری حاصل نمی شد. در نهایت باید گفت نظریه تقصیر به تنهایی نمی تواند مبنای منحصر مسیولیت مدنی شمرد؛ زیرا گاهی عدالت ایجاب می کند که کسی متحمل ضرر شود که مقصر نبوده است بنابرای باید تقسیم مسیولیت بر اساس درجه تقصیر مورد توجه قرار گیرد.

زمینه: شوخی یکی از ویژگی های رفتاری حایز اهمیت اخلاقی و از روش های مهم و متداول ارتباطات انسانی است که علیرغم مزایای فراوان، در صورت عدم به کارگیری صحیح، ممکن است پیامدهای غیراخلاقی به دنبال داشته باشد، این امر ابهاماتی درباره اخلاقی بودن ذاتی آن به ذهن متبادر می نماید. از این رو هدف مطالعه حاضر، تبیین ماهیت و چیستی شوخی و مقایسه آن با مفاهیم مشابه به منظور تعیین حدود و مرزهای آن به عنوان یک ویژگی و رفتار اخلاقی است که برای تحقق آن، از روش مرور روایی در میان تعاریف و نظریه های موجود در مقالات و کتب علمی و فرهنگ های لغت انگلیسی و فارسی پیرامون موضوع، استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان می دهد که شوخی (ویژگی رفتاری) و شوخ طبعی (مجموعه ای از صفات شخصیتی)، مفاهیم اخلاقی و مثبتی هستند که در دو صورت می توانند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد: 1 عدم توازن در لطافت نقض (خروج از حد شوخی) 2 به کارگیری بیش از حد (به لحاظ تعداد، دفعات و تناوب). لذا شوخی ممکن است پیامد غی راخلاقی در پی داشته باشد، اما شوخ طبعی همواره مثبت و اخلاقی است. تبیین مرزهای اخلاقی شوخی، مستلزم مقایسه آن با مفاهیم مشابه و مرتبط است که برای این منظور باید دو قید: 1 هدفمندی و نیت (مثبت و خیرخواهانه) 2 کم خطر بودن نقض صورت گرفته را در نظر گرفت. بر این اساس در مطالعه حاضر برخی از مفاهیم مرتبط نظیر بذله گویی، لطیفه، طعنه، تهکم، تمسخر، اسهتزاء، دست انداختن دوستانه و. . . با شوخی مقایسه شده است.

زمینه: کلان داده ها به مجموعه عظیمی از داده ها گفته می شود که جمع آوری، تحلیل و مدیریت آن ها فراتر از توان رایانه های شخصی در یک بازه زمانی مشخص است. کلان داده ها به عنوان یک منبع عظیم اطلاعاتی می تواند ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و اخلاقی انسان ها را تحت تاثیر قرار دهد. همراه با توسعه و گسترش کلان داده ها و فناوری های مبتنی بر آن، ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و به طور کلی زیست بوم اطلاعاتی جهان معاصر دستخوش تحولاتی بنیادی گردیده است، آن چنان که این تحولات موجب پیدایش مسایل و چالش های اخلاقی نوظهور و متعددی شده است. یکی از مهم ترین چالش های اخلاقی، تاثیر کلان داده ها بر عاملیت اخلاقی شهروندان در جامعه اطلاعاتی است. نتیجه گیری: در این مقاله با مراجعه به منابع تخصصی، ابتدا مفهوم عاملیت اخلاقی معرفی و در ادامه پیامدهای کلان داده ها بر عاملیت اخلاقی بررسی می گردد. توسعه کلان داده ها و فناوری های مرتبط با آن، مولفه های چهارگانه 1) اراده آزاد و امکان انتخاب، 2) آگاهی و اطلاع از نتایج عمل، 3) وجود رابطه علی میان عمل و نتایج عمل، و 4) قدرت و توانایی عامل های اخلاقی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. این در حالی است که این مولفه ها در نظام های اخلاقی سنتی به عنوان مهم ترین شروط برای تحقق عمل و عاملیت اخلاقی معرفی می شوند. تاثیر کلان داده ها بر مولفه های چهارگانه عاملیت اخلاقی را می توان در سه سطح تبیین کرد: 1) تضعیف مفاهیم سنتی، 2) تغییر در مفاهیم سنتی، و 3) توسعه مفاهیم جدید. بر این اساس، نتیجه گرفته می شود که کلان داده ها شروط اساسی عاملیت اخلاقی در نظام های اخلاقی سنتی را مسلتزم تغییر، تحول و توسعه می نماید.

زمینه: نبود رهبران اخلاقی و تشدید رفتارهای غیراخلاقی از جدی ترین چالش هایی است که سازمان ها با آن روبرو هستند و لذا بررسی نقش رهبری در شکل گیری رفتارهای اخلاقی برجسته شده است. بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی مهم ترین شاخص های رفتاری رهبران اخلاقی است که بتواند راهنمای پیاده سازی رهبری اخلاقی در سازمان باشد. روش: این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و بر حسب نحوه ی گردآوری داده ها، از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری اول، خبرگان دانشگاهی و سازمانی با حجم نمونه 15 نفر برای انجام مصاحبه (انتخاب با روش نمونه گیری هدف مند تا مرحله ی اشباع نظری) و 37 نفر برای توزیع پرسش نامه (انتخاب با روش گلوله برفی) بود. جامعه آماری دوم، مدیران پایه، میانی و ارشد سازمان های دولتی استان اصفهان به تعداد 2000 نفر با حجم نمونه 322 نفر (با استفاده از فرمول کوکران) که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها توسط مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و بررسی متون و پرسش نامه گردآوری و برای تجزیه تحلیل آنها از آزمون رتبه بندی فریدمن، تحلیل همبستگی و تحلیل عاملی استفاده شد. یافته ها: 101 شاخص به عنوان مهم ترین شاخص های رفتاری رهبران اخلاقی که در 18 ویژگی کلیدی برای این رهبران دسته بندی شده اند، شناسایی و اولویت بندی شدند. نتایج در جامعه آماری مدیران سازمان های دولتی استان اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفته و تایید شد. براساس آزمون رتبه بندی فریدمن، ویژگی های انصاف و عدالت، صداقت و درست کاری، احترام، نوع دوستی، خدمت گذاری، ایفای نقش الگوی رفتارهای اخلاقی، خوش بینی و خیراندیشی، ثبات رفتاری و توصیه ها و رهنمودهای اخلاقی به ترتیب بالاترین اولویت را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: در نتیجه این پژوهش، مهم ترین شاخص های رفتاری رهبران اخلاقی شناسایی شد که در ویژگی های کلیدی دسته بندی و اولویت بندی شده اند. این شاخص ها، راهنمای عملی پیاده سازی رهبری اخلاقی در سازمان بوده و به طور شفاف چهارچوب الگوی رفتاری رهبران را تعیین می کند.

زمینه: شناسایی انتظارات اخلاقی دانشجویان از آموزش عالی به مدیران کمک می کند تا با تامین انتظارات، انگیزه تحصیلی دانشجویان را فراهم کرده و به پیشرفت تحصیلی و علمی آن ها و در نهایت توسعه جامعه کمک نمایند. هدف پژوهش شناسایی انتظارات اخلاقی دانشجویان ایرانی از آموزش عالی است. روش: مطالعه حاضر پژوهشی کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیان انجام پذیرفته است. جامعه مورد مطالعه دانشجویان تحصیلات تکمیلی می باشد. در انتخاب نمونه از روش نمونه برداری هدفمند و غیرتصادفی استفاده شده که نمونه با 20 مصاحبه اشباع شده است. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده و تحلیل داده ها از طریق نظریه داده بنیان به وسیله ی روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفته است. یافته ها: پس از تحلیل داده ها با استخراج جملات کلیدی مصاحبه ها، 128 مولفه اولیه شناسایی و در 11 بعد بهبود کیفیت زندگی، رعایت شان و حال دانشجویان، جایگاه خاص دانشجویان، توجه به تفاوت سطح علمی دانشجویان، حمایت های علمی از دانشجویان، ارجحیت خدمات به دانشجویان نخبه، شخصیت مطلوب و عملکرد مناسب اساتید، همدلی و همکاری بین دانشجویان و دانشگاه، تعهد سازمانی، مدیریت کارآمد و 3 درون مایه ی تمرکز بر رشد و خود کارآمدی، تاکید بر اهمیت جایگاه و نقش دانشجو، تمرکز بر خدمات علمی و آموزشی طبقه بندی گردیده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که دانشجویان انتظارات اخلاقی متنوعی از آموزش عالی دارند که برای برآورده سازی آن ها نیاز به برنامه ریزی های دقیقی است.

زمینه: امروزه توجه به محیط زیست و مسایل اخلاقی پیرامون آن، بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. همچنین توجه به مسایل اخلاقی در زمینه: محیط زیست و تولید و فروش محصولات سبز، به عنوان منبع اصلی تغییر استراتژیک، یکی از الزامات حیاتی برای سازمان ها است تا در فعالیت ها، تاثیرات منفی زیست محیطی خود را به حداقل برسانند. هدف از این پژوهش، شناسایی پیشران های قصد خرید سبز با تاکید بر رعایت اخلاق زیست محیطی می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است و از نظر نحوه جمع آوری داده ها کمی است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان تهرانی هستند. با توجه به این که جامعه آماری تحقیق نامحدود می باشد، تعداد نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران در خطای 5 درصد بایستی حداقل 385 نفر باشد. در این پژوهش 390 نفر به روش در دسترس مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه های استاندارد است. در تحلیل مدل مفهومی از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. در بخش آمار استنتاجی، پایایی، روایی، آزمون فرضیات و ضریب مسیر انجام شد. برای تحلیل آماری از نرم افزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان می دهد روابط بین دانش زیست محیطی، نگرانی زیست محیطی، تصویر سبز سازمان و کیفیت ادراک شده سبز محصول با قصد خرید سبز مورد تایید است ولی قیمت و کیفیت ادراک شده محصول در رابطه دانش زیست محیطی، نگرانی زیست محیطی و تصویر سبز سازمان با قصد خرید سبز مشتریان، نقش تعدیل گری ندارد. نتیجه گیری: قصد خرید سبز مشتریان از دانش زیست محیطی، نگرانی زیست محیطی، تصویر سبز سازمان و کیفیت ادراک شده سبز محصول متاثر می شود.

زمینه: گزارش تخلفات را می توان به عنوان یک عمل اخلاقی که نقش برجسته ای در جلوگیری از تخلفات سازمانی دارد، در نظر گرفت. بنابراین، شناسایی و درک بهتر عواملی که با گزارش تخلفات در ارتباط هستند، نقش بسزایی در جلوگیری از آسیب های بالقوه ناشی از تخلفات سازمانی خواهند داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین خودکنترلی، سبک های تصمیم گیری و گزارش اخلاقی تخلفات بانکی می باشد. روش: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بوده و جامعه آماری آن از کارکنان بانک های دولتی و خصوصی در کلیه رده های سازمانی شعب تشکیل شده است. نمونه آماری شامل 306 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده اند. سنجش متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسش نامه های استاندارد صورت گرفت و در نهایت برای تحلیل داده های جمع آوری شده از مدل سازی معادلات ساختاری و روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. یافته ها: یافته ها: نشان می دهد خود کنترلی رابطه مثبت و معنی داری با مطلوبیت اجتماعی، تصمیم گیری آگاهانه و گزارش اخلاقی تخلفات بانکی دارد. از سویی دیگر تاثیر خود کنترلی از طریق مطلوبیت اجتماعی بر گزارش اخلاقی تخلفات بانکی نیز مثبت و معنی دار می باشد. نتیجه گیری: در راستای نتایج بدست آمده می توان گفت، افرادی که خودکنترلی بالاتری دارند، به دنبال مطلوبیت اجتماعی بالاتری نیز در بین همکاران و سازمان تحت نظارت خویش هستند و احتمال گزارش تخلفات همکاران در بین آن ها بیشتر خواهد بود. بر این اساس بهتر است که ویژگی های شخصیتی مثبت(خودکنترلی و تصمیم گیری آگاهانه. . . ) کارکنان بانک ها از طریق ایجاد دستورالعمل های اخلاقی، ارایه کتابچه ها و دفترچه های آموزشی به کارکنان و برگزاری دوره های انگیزشی تقویت شود تا بتوانند از نتایج مثبت آن در سطح فردی و سازمانی بهره مند شوند.

زمینه: مراکز سالمندی از اجزای مهم مراقبت طولانی مدت به حساب آمده و مراقبین از اصلی ترین منابع انسانی می باشند. هدف مطالعه حاضر شناخت عوامل تاثیرگذار بر اخلاق حرفه ای مراقبین رسمی در مراکز سالمندی است. روش: نوع پژوهش کیفی و روش آن گراندد تیوری می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان آشنا با مدیریت منابع انسانی سالمندی و مراقبین رسمی شاغل در مراکز نگهداری زنان سالمند و محیط پژوهش مراکز نگهداری سالمندان زن بود. از جامعه مورد نظر 15 مراقب و 20 خبره با روش نمونه گیری نظری مبتنی بر هدف به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات ازمصاحبه عمیق ونیمه ساختارمند با سوالات بازاستفاده شد. در نهایت داده ها با تکنیک " اشتراوس و کوربین" و روش تحلیل، مقایسه ای مداوم با نظر خبرگان (فن دلفی) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: کدهای به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها در 6 زیر طبقه؛ آگاهی از نحوه مراقبت، ویژگی های فردی مراقب و سالمند، تجربه بارکاری، میزان ارتباط موثر میان مراقب و سالمند، سیستم حمایتی همکاران و نحوه مدیریت طبقه بندی شدند که هریک حسب ماهیت سبب تسهیل یا ممانعت در فرایند مراقبت می گردیدند. زیر طبقات به سه طبقه اصلی عوامل فردی و عوامل کاری و عوامل مربوط به سالمند طبقه بندی شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها: ی حاصل از تجارب شرکت کنندگان؛ عوامل تسهیل گر و بازدارنده بنا بر ماهیت خود با ایجاد سهولت و یا صعوبت در ارایه مراقبت به سالمند، می توانند بر چگونگی رعایت اخلاق حرفه ای توسط مراقبین موثر باشند. تقویت عوامل تسهیل گر از طریق ارتقای دانش مراقبین از طریق آموزش نحوه مراقبت، تامین امکانات، تمهید بستر مناسب مراقبت و طراحی سیستم های مراقبتی دوستدار سالمند سبب توفیق مراقبین در ارایه وظایف می گردد.

زمینه: اخلاق حرفه ای حلقه ی مفقوده کار در سازمان های دولتی بوده و به دلیل نبودن مکانیزم هایی برای پیوند منافع فردی و سازمانی، سوء رفتارهایی همچون قلدری سازمانی در اینگونه سازمان ها شایع شده است. این پژوهش به بررسی رابطه قلدری سازمانی و کاهش اخلاق حرفه ای کارکنان سازمان های دولتی استان لرستان می پردازد. روش: روش تحقیق حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تعداد 1317 نفر از کارکنان ادارات کل ستادی استان لرستان مستقر در شهر خرم آباد است که بر اساس جدول مورگان حجم نمونه ای به تعداد 297 نفر به روش تصادفی طبقه ای از میان آن ها انتخاب گردید. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های قلدری سازمانی و اخلاق حرفه ای استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به تایید رسید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان دهنده این است که در سطح اطمینان 95درصد قلدری سازمانی موجب کاهش اخلاق حرفه ای می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها: می توان گفت که قلدری سازمانی نقش بارزی در کاهش اخلاق حرفه ای و ابعاد آن ازجمله مسیولیت پذیری، صداقت، احترام به دیگران، رعایت و احترام نسبت به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، عدالت و انصاف، همدردی با دیگران و وفاداری داشته ولی منجر به تشدید جو برتری جویی و رقابت طلبی در سازمان های دولتی می گردد.

زمینه: هر سازمانی برای پیشرفت نیازمند برنامه ریزی است و برنامه ریزی مسیر شغلی در این زمینه: از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو، هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی اخلاقی برنامه ریزی مسیر شغلی با رویکرد عملکرد بالا و ارایه ی الگوی مناسب در منطقه ده عملیات انتقال گاز ایران بوده است. روش: پژوهش حاضر کاربردی و با رویکردی آمیخته (کیفی و کمی) انجام گرفت. در بخش کیفی از تیوری داده بنیاد استفاده شد. جامعه شامل خبرگان (مدیران و کارشناسان) حوزه برنامه ریزی شغلی در منطقه ده عملیات انتقال گاز ایران بود که از میان آنها 15 نفر به شیوه گلوله برفی و تارسیدن به اشباع به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها با روش های کدگذاری و نرم افزار Maxqda ارزیابی شدند. در بخش کمی روش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان منطقه ده عملیات انتقال گاز ایران بود که از میان آنها با روش تصادفی 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بخش کیفی بود و داده ها با تکنیک معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در بخش کیفی 132 شاخص در 37 مقوله شناسایی و مدل تحقیق تدوین شد. نتایج بخش کمی نشان داد بار عاملی عوامل علی بر مقوله اصلی 74/0 و آماره تی آن 75/9 به دست آمده است، بار عاملی عوامل زمینه: ای بر راهبردها 56/0 و آمار تی آن 10/2 است. بار عاملی عوامل مداخله گر بر راهبردها 59/0و آماره تی آن 06/2، بار عاملی مقوله اصلی بر راهبردها 52/0 و آماره تی آن 07/6 محاسبه شده است. در نهایت بار عاملی راهبردها بر پیامدها 87/0 و آماره تی ان 06/9 به دست آمده است. بنابراین می توان گفت مدل تحقیق مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: چنانچه برنامه ریزی مسیر شغلی با عدم مدیریت اخلاقی صحیح مسیری اشتباه را بپیماید، نارضایتی و دلسردی کارکنان و مدیران لایق، عدم شایسته سالاری، کاهش انعطاف پذیری سازمانی و. . . و در نهایت کاهش راندمان سازمان قابل پیش بینی ترین نتیجه خواهد بود.

زمینه: سازمان های دولتی با توجه به ماهیت و هدف خود نیازمند کارکنانی هستند که باوجود تهدیدات فراوان و قرار گرفتن کارکنان تحت فشارهای گوناگون نظیر از دست دادن برخی امتیازها، بازهم به هنگام تصمیم گیری، شجاعت اخلاقی خود را حفظ کنند. این پژوهش باهدف ارایه مدل توسعه شجاعت اخلاقی کارکنان در راه آهن جمهوری اسلامی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای و کاربردی است و با روش کیفی انجام شد(تحلیل محتوای کیفی جهت دار). جامعه آماری خبرگان حوزه راه آهن بودند که 20 نفر از با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق دانش موجود درزمینه: شجاعت اخلاقی و مصاحبه نیمه ساختاریافته، ابعاد و مولفه های اثرگذار احصاء شدند سپس با غربال آن ها با روش دلفی فازی، مهم ترین مولفه ها انتخاب شدند و با روش مدل سازی ساختاری تفسیری الگوی توسعه شجاعت اخلاقی کارکنان تبیین شده است. یافته ها: در این پژوهش مجموعه مولفه های توسعه شجاعت اخلاقی کارکنان به تعداد 66 مولفه احصاء گردید. سپس با استفاده از الگوی ساختاری تفسیری در 5 بعد(ابعاد فردی، سازمانی، شغلی، مدیریتی و محیطی) قرار گرفت. نتیجه گیری: در این پژوهش مدلی به منظور توسعه شجاعت اخلاقی کارکنان ارایه که این مدل دارای دو سطح است، در سطح اول شامل بعد (محیطی) و در سطح دوم شامل ابعاد (فردی، مدیریتی، سازمانی و شغلی) است. همچنین با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری ابعاد در این مدل بعد محیطی به عنوان متغیر مستقل کلیدی محسوب شده و ابعاد (فردی، مدیریتی، سازمانی و شغلی) به عنوان متغیرهای واسطه ای یا پیوندی در توسعه شجاعت اخلاقی کارکنان به حساب می آیند که دارای قدرت اثرگذاری و اثرپذیری زیاد می باشند.

زمینه: سرپرستی توهین آمیز یکی از سبک های رهبری غیراخلاقی می باشد که پسایندهای منفی بسیاری در سطوح فردی، گروهی و سازمانی دارد. بر این اساس در این پژوهش به بررسی رابطه این سبک رهبری غیراخلاقی با رفتار شهروندی سازمانی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای نقض قراداد روانشناختی و بدبینی سازمانی پرداختیم. روش: این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان نهادهای دولتی شهرستان ارسنجان بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه آماری 132 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری نیز تصادفی در دسترس بود. جهت جمع آوری داده های لازم از ابزار پرسشنامه استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، از روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: : نتایج پژوهش تاییدکننده رابطه مثبت و معنادار سرپرستی توهین آمیز با نقض قرارداد روانشناختی و بدبینی سازمانی و رابطه منفی و معنادار آن با رفتار شهروندی سازمانی بود. همچنین رابطه منفی و معنادار نقض قرارداد روانشناختی و بدبینی سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی تایید شد. در نهایت نیز مشخص شد دو متغیر نقض قرارداد روانشناختی و بدبینی سازمانی نقش میانجی گر را در رابطه سرپرستی توهین آمیز و رفتار شهروندی سازمانی ایفا می کنند. نتایج: نتایج پژوهش نشان دهنده اثرات مخرب و منفی سرپرستی توهین آمیز بر رفتار شهروندی سازمانی بود که نقض قرارداد روانشناختی و بدبینی سازمانی شدت این اثر را فزونی می بخشد.

زمینه: مسیولیت اجتماعی رکن اساسی در اخلاق حرفه ای است. مسیولیت اجتماعی شرکت یک عنصر مهم در مباحثه بین شرکت ها و ذینفعان بوده و بر برنامه کاری شرکت ها تاثیرگذار است. از این رو پژوهش حاضر بر آن شد تا رابطه اشکال اختیاری و قانونی مسیولیت اجتماعی را به عنوان رکنی اساسی در اخلاق حرفه ای با نگرش مشتریان مورد بررسی قرار دهد. روش: روش پژوهش حاضر آمیخته بود. در بخش کیفی در بخش کیفی پژوهش در دو مرحله انجام شد در مرحله اول، از استراتژی فراترکیب استفاده شد که برای تحلیل متون انتخاب شده از مقالات، از روش تحلیل تم استفاده شد. در مرحله دوم، از روش تحلیل متعامد و تحلیل توامان استفاده شد (با کاربرد نرم افزار اس پی اس اس) استفاده شد. در بخش کمی از روش شبه تجربی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مشتریان عمده شرکت های تولید مواد غذایی استان خراسان بود که از میان آنها 220 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد بود و به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از آزمون t در نرم افزارهای SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد نگرش مشتری نسبت به کسب و کارهای که مسیولیت اجتماعی (در هر دو شکل ختیاری و قانونی) بالایی با ذینفعان دارند با کسب و کارهایی که به این موارد بی توجه اند، متفاوت است. همچنین، نگرش مشتری نسبت به کسب و کارهای که مسیولیت اجتماعی اختیاری بالایی با ذینفعان دارند با کسب و کارهایی که مسیولیت اجتماعی قانونی بالایی دارند، متفاوت است. نتیجه گیری: توجه سازمان به مولفه مسیولیت اجتماعی در هر دو شکل قانونی و اختیاری آن نگرش مشتریان را به واسطه تسهیل و تسریع فرایند خدمات رسانی به آنان، تحت تاثیر قرار می دهد.

زمینه: در جهان امروز ارتقاء و نهادینگی اخلاق، فرهنگ و مسیولیت اجتماعی در راستای کسب مشروعیت سازمان، بیش از پیش ضروری است، هدف از پژوهش حاضر شناسایی نهادها، اولویت بندی مطالبات نهادی و ترسیم شبکه نهادی مجتمع مس سرچشمه جهت کسب مشروعیت و رضایت اجتماعی است. روش: پژوهش حاضر کاربردی و توسعه ای بود. جامعه آماری مجموعه اعضای مجتمع مس سرچشمه در سال 1397 بودند، نمونه آماری برابر 115 نفر از خبرگان بودند، روش نمونه گیری هدفمند بود، ابزار گردآوری داده ها مصاحبه بود و روش آماری تحلیل شبکه اجتماعی است. یافته ها: مطالبات اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی در سه گروه و 11 خرده مطالبه دسته بندی شدند، پشتیبانی از برنامه های فرهنگی، یادواره ها، سمینارها، جشنواره ها، برگزاری مراسم، تامین مسکن، کمک به گروه ها و افراد نیازمند، ارایه خدمات سرویس دهی، تعمیر و نگهداری ساختمان ها و تاسیسات از مطالبات اولویت دار می باشند. نهادهای اصلی در مطالبات اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی نهادهای فرهنگی هنری، هییت های مذهبی وموسسات قرآنی، دانشگاه ها، موسسات آموزشی، ستاد اقتصاد مقاومتی و کارآفرینان، می باشند. نتیجه گیری: بر مبنای یافته ها: ی تحقیق، در راستای نهادینه کردن مسیولیت های اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی، تعامل بیشتر و موثرتر، با نهادهای فوق الذکر، ضروری است. امور روابط عمومی و خدمات اجتماعی، نظارت برپیمانکاران و آموزش و تجهیز منابع انسانی می توانند نقش مهمی در انجام مطالبات نهادی ایفا، کنند، در این راستا استفاده از فرآیندهای تنظیمی، هنجاری و فرهنگی گام هایی موثر در جهت مشروعیت و بقای سازمان می باشند.

زمینه: در ایران در زمینه: تحقیقات آموزشی بویژه در مطالعات عدالت و تاثیر آن بر نتایج دانش آموزان مطالعات چندانی صورت نگرفته است بطوریکه شکاف قابل توجهی در این زمینه: مشاهده می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مولفه های اعتبار معلم(تخصصی، ملاحظه گری و اخلاق) واحساس عدالت کلاسی در بین دانش آموزان انجام می گیرد. روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاریردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع همبستگی کانونی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر ارومیه بود. که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 528 نفر انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از 4پرسشنامه استاندارد اعتبار معلم، احساس عدالت (توزیعی و رویه ای)، تعا ملی و اطلاعاتی جمع آوری شد. فرضیه ها با استفاده از ماتریس همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی تجزیه تحلیل شد. یافته ها: نشان دادند که ادراک دانش آموزان از اعتبار معلم بطور مثبت ادراکات عدالت را پیش بینی می کند. و ابعاد اعتبار معلم (تخصص، مراقبت و اخلاقیات)، با ادراک عدالت کلاسی همبستگی مثبت دارد. به طور خاص، اخلاقیات معلم بالاترین همبستگی را با عدالت کلاسی داشت. همچنین، اعتبار مربی بیشتر به رابطه عدالت تعاملی مرتبط بود. نتیجه گیری: معلمانی که می خواهند ادراکات دانش آموزان از عدالت در کلاس را افزایش دهند، باید تلاش کنند که دانش آموزان آنها را به عنوان معلمانی با تخصص، ملاحظه گری و اخلاق بالا شناسایی کنند.

زمینه: ریسک اعتباری یکی از مهمترین موضوعات سیستم بانکی است که می تواند باعث بروز بحران های مالی و اقتصادی در سطح خرد و کلان شود. بر همین اساس تعدادی از مطالعات انجام شده نشان داده اند که متغیرهای اخلاقی می توانند ریسک اعتباری بانک ها را به حداقل برسانند. با این وجود مطالعات تجربی زیادی در این خصوص در دسترس قرار ندارد. بر همین اساس هدف این تحقیق، بررسی مولفه های اخلاق کسب و کار بر اساس وضعیت اعتباری مشتریان حقوقی بانک ها می باشد. روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های پس رویدادی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مشتریان حقوقی بانک پاسارگاد شمال غرب بوده که قبل از سال 1398 تسهیلات اعتباری از بانک دریافت نموده اند. حجم نمونه آماری 157 مشتری حقوقی تعیین شده که به دو گروه مشتریان جاری و سررسید گذشته تقسیم شده اند. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و ضریب الفای کرونباخ تایید شده است. به منظور تحلیل داده ها نیز از روش های آنالیز واریانس چند متغیره و ازمون میانگین دو جامعه مستقل استفاده شده است. یافته ها: یافته ها: ی پژوهش نشان می دهد که بین مولفه های اخلاقی کسب و کار در بین مشتریان جاری و سررسید گذشته تفاوت معنی داری وجود داشته است و میانگین امتیازات مشتریان جاری بیشتر از مشتریان سررسید گذشته بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مولفه های اخلاقی توان تعیین وضعیت اعتباری مشتریان حقوقی را داشته و لازم است در مدل های ارزیابی ریسک اعتباری از مولفه های اخلاقی استفاده شود. توجه به این مولفه ها در اعطای اعتبار می تواند باعث کاهش ریسک اعتباری شود.

زمینه: هدف از این پژوهش، طراحی نظام جامع مدیریت عملکرد سازمان بر اساس رویکرد اخلاق مداری در سه لایه (فردی، گروهی و سازمانی) در سازمان های دولتی است. روش: پژوهش حاضر به روش آمیخته انجام شد. بخش کیفی، به روش داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری خبرگان دانشگاهی و سازمانی آشنا به مباحث مدیریت عملکرد و اخلاق سازمانی بودندکه با استفاده از نمونه گیری هدفمند 12 نفر از خبرگان دانشگاهی و 8 نفر از خبرگان سازمانی به عنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و تجزیه تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت و بر اساس آن مدل کیفی پژوهش طراحی شد. در بخش کمی، جامعه ی آماری، کارکنان و مدیران سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی بودندکه که 273 نفر با استفاده از جدول مورگان با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب شدند. برای بررسی برازش مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری و ارزیابی مدل اندازه گیری، آزمون بررسی کیفیت، شاخص افزونگی در قالب نرم افزار ایموس استفاده گردید. یافته ها: نتایج به شناسایی 20 مولفه سازمانی، 8 مولفه فردی و 5 مولفه گروهی منجر شده است. نتایج پژوهش نشان داد، ابعاد فردی (انگیزش، ارتباطات سالم و موثر، انضباط کاری، تعهد کاری، مسیولیت پذیری، قدرت نفس، مهارت های فردی، شخصیت فردی)، ابعاد گروهی (تسهیل مشارکت های گروهی، دستیابی به اهداف گروهی، پاداش های گروهی صحیح و عادلانه، مدیریت مشارکتی اخلاقی) و بعد سازمانی (مدیریت منابع انسانی، فرآیندهای داخلی، مشتریان و ذینفعان، عملکرد اخلاق مالی، مدیریت سیستم های اطلاعاتی، کیفیت ارایه خدمات، پشتیبانی مدیریت) می باشد. نتیجه گیری: طبق بررسی های صورت گرفته در این حوزه، تاکنون مطالعه جامعی در رابطه با مدیریت جامع عملکرد بر اساس رویکرد اخلاق مداری در سازمان های دولتی انجام نشده است. درنتیجه، ساختار ارایه شده به عنوان نخستین مدل برای مدیریت جامع عملکرد بر اساس رویکرد اخلاق مداری در سازمان های دولتی مذکور است که توانایی تدوین و اجرای راهبردها را با توجه به وضعیت متغیر کنونی دارد.

زمینه: تحقیقات نشان می دهد سازمان هایی که در آن عدالت سازمانی نسبت به دیگر سازمان ها بیشتر رواج دارد، در آن صورت افشاگری و گزارش اخلاقی تخلفات توسط کارکنان آن سازمان ها بیشتر است. هدف تحقیق حاضر در درجه اول بسط مبانی نظری افشاگری تخلفات در متون اخلاق و در درجه دوم تبیین رابطه میان عدالت سازمانی و افشاگری اخلاقی تخلفات می باشد. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه حسابرسان شاغل درسازمان حسابرسی و موسسات خصوصی حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی بوده که تعداد 275 حسابرس به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد عدالت سازمانی رابطه معنی دار و مثبت با افشاگری اخلاقی تخلفات دارد. هم چنین هر چه رتبه شغلی حسابرس افزایش یابد، این موضوع موجب افزایش افشاگری اخلاقی تخلفات در میان حسابرسان می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها: ی این پژوهش به منظور افزایش گزارش تخلفات در حرفه حسابرسی، موسسات حسابرسی باید عدالت سازمانی در این حرفه را بهبود دهند. در این مورد سیاست گذاران حرفه حسابرسی می توانند قوانین لازم را تدوین نمایند.

زمینه: آموزش و پروش هر جامعه، بنیان فرهنگ و تعلیم و تربیت صحیح است و معلمان الگوهای رفتار اخلاقی برای نسلهای آینده هستند. هدف کلی پژوهش حاضر، تحلیل عوامل تاثیرگذار بر اخلاق حرفه ای معلمان با تاکید بر سبک رهبری مدیران آموزشی مدارس ابتدایی دخترانه منطقه چهار شهر تهران است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه معلمان و مدیران مدارس ابتدایی دخترانه آموزش و پرورش منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 800 نفر بود که نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و براساس فرمول کوکران 260 نفر انتخاب شد. ابزار پرسشنامه استاندارد بود. تجزیه و تحلیل آماری با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و نرم افزار Smart-Pls نسخه 3 انجام گرفت. یافته ها: ضریب رگرسیونی سبک رهبری تحولگرای مدیران آموزشی با اخلاق حرفه ای معلمان 79/0 و سطح معناداری آن کوچکتر از 05/0 است. همچنین ضریب رگرسیونی سبک رهبری مراوده ای(معامله گر) مدیران آموزشی با اخلاق حرفه ای معلمان، 103/0 و سطح معناداری03/0 می باشد. ضریب رگرسیونی سبک رهبری باری به هر جهت مدیران آموزشی با اخلاق حرفه ای معلمان، 05/0با سطح معناداری 132/ 0 است. نتیجه گیری: سبک های رهبری تحولگرا و مراوده ای(معامله گر) مدیران آموزشی با اخلاق حرفه ای معلمان مدارس ابتدایی دخترانه منطقه چهار شهر تهران رابطه مثبت معناداری دارد. در حالی که سبک رهبری باری به هر جهت مدیران آموزشی، با اخلاق حرفه ای معلمان مدارس ابتدایی دخترانه منطقه چهار شهر تهران رابطه معناداری ندارد.

زمینه: در یک سازمان، همیشه هوش اخلاقی، عزت نفس و عملکرد شغلی با هم انطباق پذیری خاصی داشته و با یکدیگر ارتباط معنایی داشته اند. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین هوش اخلاقی وعملکرد شغلی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل می باشد. روش: روش پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی، از حیث گردآوری داده ها ازنوع توصیفی-همبستگی و از نظر نوع داده های جمع آوری شده از نوع کمی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل می باشد که از طریق جدول مورگان تعداد 201 نفر برای نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه و برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزیی (PLS-SEM) و نرم افزار (SMART-PLS) ورژن 21 استفاده شده است. یافته ها: مقاله حاضر دارای چهار فرضیه می باشد و نتایج حاصل از یافته ها: ی تحقیق تمامی فرضیه ها را تایید می کند. مقادیر ضرایب استاندارد نشان می دهد که درحدود 44 درصد از تغییرات متغیر عزت نفس توسط هوش اخلاقی تبیین می شود. همچنین 26درصد از تغییرات متغیر عملکرد شغلی نیز توسط هوش اخلاقی تبیین می شود. همچنین 25 در صد از تغیرات عملکرد شغلی توسط عزت نفس انجام می شود و نیز هوش اخلاقی 11 درصد تغیرات عملکرد شغلی را از طریق عزت نفس بر عملکرد شغلی تبین می کند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هوش اخلاقی بر عزت نفس و عملکرد و هم چنین عزت نفس بر عملکرد شغلی ارتباط معنادار دارد. همچنین عزت نفس رابطه بین هوش اخلاقی و عملکرد شغلی را تحت تاثیر قرار می دهد.

زمینه: در سال های اخیر توجه به منابع انسانی در برخی از سازمان های پروژه محور در دستور کار قرار گرفته است. بررسی اخلاق کاری جهت انطباق ارزش های منابع انسانی با مفاهیم سازمان ضروری است. در این پژوهش به بررسی رابطه بین شیوه های منابع انسانی و موفقیت پروژه از طریق متغیر تعدیل گر اخلاق کاری در شرکت اخلاق محور خصوصی پرداخته می شود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان یک سازمان خصوصی اخلاق محور 1100 نفر بوده که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 285 نفر انتخاب و در نهایت 227 پرسشنامه تحلیل شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های استاندارد جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های آماری SPSS و LISREL استفاده شده است. با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که اخلاق کاری دارای نقش تعدیل کننده روابط بین شیوه های مدیریت منابع انسانی و موفقیت پروژه می باشد. نتیجه گیری: نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد، کلیه اجزای مدل و روابط بین آن معنادار بوده و همبستگی مطلوبی بین متغیرها وجود دارد برآیند اینکه شیوه های منابع انسانی و موفقیت پروژه از طریق متغیر تعدیل گر اخلاق کاری رابطه مثبت و معنادار دارد.

زمینه: وجود اخلاق در بانکها می تواند بسترساز ارتقاء سطح عملکرد منابع انسانی نظام بانکی باشد و نبود آن موجب تقویت عوامل لطمه زننده به عملکرد منابع انسانی شود. هدف از این پژوهش بررسی رابطه انواع جواخلاقی بر عوامل ترومازای منابع انسانی بانکها و موسسات مالی است. روش: روش تحقیق آمیخته بود. دربخش کیفی از تحلیل تم استفاده شد. جامعه آماری کارکنان رسمی بانکهای ایران و نمونه آماری11 نفراز خبرگان بانکی بودند که بصورت غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شدند. ابزار مصاحبه و پرسشنامه نیمه ساختار یافته بود. از روش دلفی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بخش کمی از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری کارکنان بانکها و نمونه 384 نفر بودند که بصورت تصادفی انتخاب شد. ابزار پرسشنامه محقق ساخته بود و از روش تحلیل مسیر برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: در بخش کیفی 18شاخص برای سنجش 5 نوع جو اخلاقی و 9 شاخص برای 3 نوع عامل موثر بر ترومای انسانی شناسایی شد. در بخش کمی جو ابزاری اثر مثبت و معنی دار و جو حرفه گرایی، مقرراتی، مستقل و مراقبتی اثر منفی و معنی داری روی عوامل ترومازای انسانی بانک دارند. نتیجه گیری: جو اخلاقی ابزاری قوی ترین جو اخلاقی در بانک است. جو ابزاری اثر مستقیم و 4جواخلاقی دیگر اثر معکوس بر عوامل ترومازای منابع انسانی دارند. بنابراین برای بهبود عملکرد منابع انسانی بانکها باید با آموزش کارکنان و فرهنگ سازی، جو ابزاری کاهش و 4 نوع دیگر جوابزاری افزایش داده شود.

زمینه: یکی از مهم ترین اهداف اقتصادی کشورها، ایجاد شرایط لازم جهت ارتقاء رشد اقتصادی مستمر و باثبات است. رفع بنیادی فساد، ترغیب رشد اقتصادی و حقوق مالکیت در راستای انگیزه های عملی رشد اقتصادی جز با پیوند روزافزون اخلاق اقتصادی میسر نخواهد شد. هدف پژوهش حاضر نقش رابطه بین فساداخلاقی، حقوق مالکیت و شاخص های اقتصادی بر رشد اقتصادی است. روش: روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی است. شاخص های کلان درجه باز بودن، فساد و ریسک سیاسی، شاخص حقوق مالکیت فکری، شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات، رشد اقتصادی، شاخص توسعه انسانی و شاخص هزینه های دولت کشور ایران به عنوان جامعه آماری انتخاب شده است که سال های 2018-2008 به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. ابزار اندازه گیری داده های بانک جهانی، موسسه فریزر و هریتچ و موسسه بین المللی شفافیت بود. جهت آزمون نیز از روش آماری ARDL استفاده شده است. یافته ها: برازش مدل تحقیق که در برگیرنده یک فرضیه اصلی بود مورد تایید قرار گرفت. اخلاق، شاخص های اقتصادی و حقوق مالکیت رابطه معناداری با رشد اقتصادی دارند و در طی زمان اثر شوک های وارده تعدیل می شود. نتیجه گیری: طبق تخمین مشخص شد تمامی متغیرها در سطح یا با یک تفاضل پایدار می باشند و رشد اقتصادی با تمام شاخص های اقتصادی رابطه مثبت و معنادار و با فساد اخلاقی رابطه منفی و معناداری دارد، ضمن اینکه رابطه بلند مدت نیز مورد تایید قرار گرفت.