این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی استفاده از روش ترسیم استدلال و روش نقشة مفهومی در عرضة مطالب کتاب درسی بر تفکر نقادانة دانشجویان انجام شد. بدین منظور سه متن درسی برای سه کلاس روان شناسی شخصیت تهیه و در طول یک نیم سال به آن ها داده شد. متن درسی، در کلاسِ اول، در هر جلسه با یک استدلالِ ترسیم شده به کلاس عرضه شد و در کلاس دیگر، در هر جلسه با نقشة مفهومیِ مطالب آن جلسه به کلاس عرضه گردید. همچنین، در کلاس سوم، در هر جلسه با یک استدلال ترسیم شده و نقشة مفهومی به دانشجویان ارائه شد. این سه کلاس که از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی بودند به صورت غیرتصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یکی از سه حالت یاد شده قرار گرفتند. دانشجویان در آغاز نیم سال و پس از آزمون پایانِ نیم سال به «آزمون مهارت های تفکر نقادانة کالیفرنیا» پاسخ دادند. نتایج نشان داد که نمرة آزمون پایان نیم سال دانشجویان با تفکر نقادانة آنان رابطة مثبت داشت. از میان سه گروه یاد شده، تنها کلاس سوم (گروه ترسیم استدلال همراه با نقشة مفهومی) با افزایش در همة ابعاد تفکر نقادانه، به جز استنتاج، همراه بود. این پژوهش ضمن نشان دادن همایندی تفکر نقادانه با پیشرفت تحصیلی روشن ساخت که استفاده از روش های ترسیم استدلال و نقشة مفهومی در تألیف کتب درسی دانشگاهی می تواند به تفکر نقادانة دانشجویان کمک کند.