قرآن کریم بارها به زبان فارسی ترجمه شده و ارزیابی های زیادی نیز از ترجمه های قرآنی صورت گرفته است، ولی در این میان نقد ترجمه دهم هجری که در توجه به ظرافت های زبانی و انتقال پیام، بسیار زیبا، مناسب و کارآمد است، اهمیت و ضرورت فراوانی دارد که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. نگارندگان در این مقاله ب ه دنبال آنند تا به معرفی و تبیین این ترجمه ناشناخته پرداخته و با روش توصیفی– تحلیلی به ارزیابی موفقیت مترجم در انتقال پیام الهی، میزان همسانی تاثیر متن قرآن کریم و متن مقصد بر خوانندگان و مخاطبان و میزان برقراری تعادل میان ساختارهای گوناگون متن مبدا و مقصد بپردازند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ترجمه مذکور غالبا به ساختارهای نحوی قرآن کریم پایبند نیست، ولی در سره نویسی، ارائه معادل های دقیق و درست از غالب واژگان قرآنی، توجه به ژرف ساخت آیات، امانتداری، توجه به نکات صرفی و انتقال شاخصه های ادبی و بلاغی متن مبدا به زبان مقصد موفق عمل نموده است.