هدف پژوهش بررسی رابطه بین رهبری مخرب و تمایل به ترک خدمت معلمان با نقش میانجی بی عدالتی سازمانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. 255 دبیر متوسطه دوم شهر زاهدان به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای (بر حسب جنسیت) از طریق سه پرسشنامه رهبری مخرب (اقتباس از خراسانی طرقی و همکاران، 1397)، تمایل به ترک خدمت (کیم و لیونگ، 2007) و بی عدالتی سازمانی (اقتباس از نیهوف و مورمن، 1993) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرام افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. بر اساس یافته ها مقدار ضریب همبستگی بین رهبری مخرب و تمایل به ترک خدمت معلمان (001/0, p= 293/0r=)، رهبری مخرب و بی عدالتی سازمانی (001/0, p=392/0r=)، و بی عدالتی سازمانی و تمایل به ترک خدمت معلمان (001/0, p=356/0r=) معنادار بود. اثر مستقیم رهبری مخرب بر تمایل به ترک خدمت معلمان (68/3, t=29/0β =)، اثر مستقیم رهبری مخرب بر بی عدالتی سازمانی (63/4, t=42/0β =)، و اثر مستقیم بی عدالتی سازمانی بر تمایل به ترک خدمت معلمان (17/3, t=25/0β =)، معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم رهبری مخرب بر تمایل به ترک خدمت معلمان با میانجی گری بی عدالتی سازمانی (105/0β =)، معنادار بود. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که رهبری مخرب هم به طور مستقیم و هم به طور مستقیم و از طریق متغیر میانجی بی عدالتی سازمانی با تمایل به ترک خدمت معلمان رابطه مثبت و معنادار دارد.