مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
سال:1390 | دوره:13 | شماره:4 |تعداد مقالات:16

زمینه و هدف: سرب یکی از آلوده کننده های محیطی است. در این مطالعه اثرات سرب بر تحرک، زنده ماندن و دناتوره شدن DNA اسپرم موش مورد بررسی قرار گرفت. هدف ما بررسی اثرات سرب بر این فاکتورها و نیز قابل بازگشت بودن یا نبودن این اثرات بود.روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 موش نر به عنوان گروه آزمایش و 24 موش نیز، گروه کنترل در نظر گرفته شدند. به موش های گروه آزمایش 200 میلی گرم بر کیلوگرم محلول استات سرب و به موش های گروه کنترل تنها آب مقطر به صورت داخل صفاقی تزریق گردید. پس از آن هر کدام از گروه ها به سه زیرگروه مساوی تقسیم شدند و موش های هر زیرگروه در هفته های اول، دوم و سوم پس از تزریق کشته و اپیدیدیم آنها برداشته شد. در تمامی گروه ها درصد اسپرم های متحرک، درصد اسپرم های زنده و میزان دناتوره شدن اسپرم های ناحیه دم اپیدیدیم اندازه گیری شد. داده ها به کمک آزمون های آماری من ویتنی و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: سرب سبب کاهش میزان تحرک و زنده ماندن اسپرم ها در هفته اول پس از تزریق شد (P<0.05). این اثرات سرب تا سه هفته پس از تزریق ناپدید شد. بر خلاف تحرک و زنده ماندن، سرب اثری بر میزان دناتوره شدنDNA  نگذاشت.نتیجه گیری: آلودگی با سرب سبب کاهش تحرک و زنده ماندن اسپرم ها می گردد ولی اثرات آن پس از مدتی ناپدید می شود. سرب اثری بر دناتوره شدن DNA اسپرم ندارد.

زمینه و هدف: استفاده بیش از حد از آفت کش ها در تولید محصولات کشاورزی به عنوان یک عامل خطر برای سلامتی انسان و آلودگی محیط زیست مطرح می باشد. این پژوهش با هدف بررسی میزان باقیمانده سم اکسی دیمتون متیل در خیار و گوجه فرنگی گلخانه ای در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی آزمایشگاهی 60 نمونه گوجه فرنگی و خیار از سطح گلخانه های استان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. میزان سم نمونه ها قبل از شستن، بعد از شستن و پس از پوست کندن با اتیل استات - ان - هگزان استخراج گردید و پس از خارج کردن حلال میزان سم استخراج شده با کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا (HPLC) اندازه گیری شد. برای تحلیل اطلاعات از آزمون های ناپارامتری رتبه علامت دار ویلکاکسون و فراید من استفاده شد.یافته ها: میانگین باقیمانده سم در خیار نشسته 0.23±0.17، خیار شسته 0.15±0.6 و خیار پوست کنده 0.08±0.5 میلی گرم بر کیلوگرم بود (P<0.001). میانگین باقیمانده سم در گوجه فرنگی نشسته 1.61±0.8 و در گوجه فرنگی شسته 0.67±0.04 میلی گرم بر کیلوگرم بود (P<0.001). نتایج نشان داد که %100 نمونه های خیار و گوجه فرنگی دارای باقیمانده سم اکسی دیمتون متیل بودند.نتیجه گیری: میزان باقیمانده سم اکسی دیمتون متیل در نمونه ها بیش از حد مجاز استاندارد توصیه شده بود و پوست کندن و شستشوی خیار و گوجه فرنگی قبل از مصرف، میزان باقیمانده سم را کاهش می دهند.

زمینه و هدف: در فرآیند مدل سازی، زمانی که بین متغیرهای کمکی همبستگی های نسبتا قوی وجود داشته باشد، هم خطی چندگانه ایجاد شده و باعث کاهش کارآیی مدل می گردد. هدف از این مطالعه استفاده از تحلیل مولفه های اصلی برای تعدیل اثر هم خطی چندگانه در مدل های رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی مصنوعی و بررسی تاثیر آن بر صحت و دقت پیش بینی سندرم متابولیک بود.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی تعداد 347 نفر از افراد شرکت کننده در مطالعه آینده نگر قند و لیپید تهران که در فاز اول مطالعه بر اساس تعریف پانل درمان بالغین (ATPIII) مبتلا به سندرم متابولیک نبودند انتخاب شدند. ابتدا مدل های رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از متغیرهای کمکی اولیه و سپس با استفاده از مولفه های اصلی به داده ها برازش گردید و پیش بینی بر اساس این مدل ها انجام شد. از تحلیل راک و آماره کاپا برای مقایسه قدرت پیش بینی مدل ها استفاده گردید.یافته ها: برای مدل های رگرسیون لجستیک، رگرسیون لجستیک با مولفه های اصلی، شبکه عصبی مصنوعی و شبکه عصبی مصنوعی با مولفه های اصلی به ترتیب مساحت زیر منحنی راک 0.749، 0.790، 0.890 و 0.927 به دست آمد، میزان حساسیت مدل ها 0.483، 0.435، 0.836 و 0.919، ویژگی آنها 0.857، 0.919، 0.892 و 0.964 و اندازه آماره کاپا برای مدل ها 0.322، 0.386، 0.712 و 0.886 به دست آمد.نتیجه گیری: تحقیق نشان داد که صحت پیش بینی مدل های بر اساس مولفه های اصلی از مدل های مبتنی بر متغیرهای کمکی اولیه بیشتر بوده و بنابراین در هنگام وجود هم خطی چندگانه، مدل های مبتنی بر مولفه های اصلی برای پیش بینی سندرم متابولیک کاراتر هستند.

زمینه و هدف: با توجه به تغییرات سریع تکنولوژی و رقابت روزافزون، تنها سازمان هایی امکان بقا خواهند داشت که ارتقا بهره وری را با استفاده از خلاقیت کارکنان در دستور کار خود قرار دهند. این پژوهش با هدف بررسی نقش فرهنگ سازمانی در ارتقای خلاقیت کارکنان وزارتخانه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام شده است.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی 437 نفر از کارکنان وزارتخانه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در راستای اهداف پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت رندسیپ و پرسشنامه فرهنگ سازمانی جعفری نیا استفاده گردید. داده های به دست آمده به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و t مستقل تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (r=0.351، P<0.01). رابطه بین میزان خلاقیت کارکنان و سطح تحصیلات مثبت و معنادار بود (r=0.305، P<0.01). ولی ارتباط معناداری بین سابقه خدمت و جنسیت با میزان خلاقیت کارکنان وجود نداشت.نتیجه گیری: سازمان ها می توانند با توافق بر سر ارزش ها و باورهای موجود در سازمان (فرهنگ سازمانی)، تطابق با تغییر، هماهنگی در کار و همسو کردن اهداف فردی و سازمانی به افزایش خلاقیت کارکنان کمک نمایند و برنامه ریزان نیز نمی توانند اساس و معیار افزایش خلاقیت افراد را، بدون توجه به فرهنگ سازمانی پایه ریزی نمایند.

زمینه و هدف: هدف از واکسیناسیون بر علیه بیماری هپاتیت بی، تولید سطح مناسب آنتی بادی (HBsAb) در سرم افراد می باشد. اندازه گیری سطح ایمنی ایجاد شده بعد از واکسیناسیون، یکی از راه های سنجش کارآیی واکسیناسیون می باشد. این مطالعه با هدف تعیین میزان ایمنی زایی در افراد 18 ساله استان چهارمحال و بختیاری متعاقب بسیج ملی واکسیناسیون هپاتیت بی انجام شده است.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، 360 دانش آموز 18 ساله به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین دانش آموزان متولد 1368 استان که در بسیج ملی واکسیناسیون بر علیه بیماری هپاتیت B، در سال 1386، سه نوبت واکسن، دریافت نموده بودند، انتخاب شدند. پس از نمونه گیری خون از افراد، میزان آنتی بادی هپاتیت B با روش الیزا و بطور کمی با استفاده از کیت ساخت شرکت Dialab کشور اتریش اندازه گیری شد. داده ها به کمک آزمون های آماری کای دو و t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: از 360 دانش آموز بررسی شده 164 پسر (%45.6) و 174 نفر (%48.3) شهری بودند. در 349 (%96.95) سطح آنتی بادی ضد هپاتیت بی بیشتر از 20 واحد بین المللی در سانتی متر مکعب (مثبت) بود و تنها 11 نفر (%3.05) به واکسن پاسخ ایمنی خوب ندادند که بر این اساس میزان ایمنی زایی واکسن %96.95 بدست آمد. بین جنس، محل تولد، شهرستان، مصرف سیگار، سابقه تماس، بیماری زمینه ای و حجامت با سطح آنتی بادی ارتباط معنی داری بدست نیامد (P>0.05).نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه فوق و بررسی مطالعات سایر نقاط می توان بر موثر بودن واکسن در افراد 18 ساله استان چهار محال و بختیاری تاکید کرد و مطمئن بود که مراحل اجرایی این واکسیناسیون به درستی انجام شده است.

زمینه و هدف: افزایش زاویه کیفوز در بزرگسالی با کاهش توانایی عملکردی و همچنین کاهش توانایی انجام کارهای روزانه منزل ارتباط دارد و به نظر می رسد تمرینات قدرتی و کششی بتواند از طریق هماهنگ کردن گروه های عضلانی موافق و مخالف میزان زاویه کیفوز را کاهش دهد. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر 7 هفته تمرینات اصلاحی زاویه کیفوز پشتی دانشجویان پسر مبتلا به هایپرکیفوزیس و همچنین بررسی تغییرات زاویه کیفوز پس از یک دوره 4 ماهه انجام شد.روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، 25 نفر از دانشجویان پسر مبتلا به هایپرکایفوزیس به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 7 هفته، هفته ای سه جلسه 45-30 دقیقه ای به تمرین پرداختند. اندازه زاویه کیفوز قبل و بعد از دوره تمرینات و 4 ماه پس از پایان تمرینات با کمک دستگاه اسپاینال موس اندازه گیری شد. داده ها به کمک آزمون های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری، t مستقل و t وابسته تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: در گروه تجربی بین میانگین زاویه کیفوز در پیش آزمون (57.0±4.7)، پس از دوره تمرینات (43.3±4.7) و 4 ماه پس از پایان تمرینات (54.8±4.2) تفاوت معنی دار وجود داشت (P<0.001). اما این تفاوت بین پیش آزمون و 4 ماه پس از پایان تمرینات معنی دار نبود (P=0.718). در گروه کنترل در این زمان ها تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت (P=0.572).نتیجه گیری: تمرینات اصلاحی می تواند باعث کاهش زاویه کیفوز در دانشجویان پسر مبتلا به هایپرکیفوز پشتی شود ولی در صورت قطع کامل تمرینات، مجددا زاویه کیفوز افزایش می یابد.

زمینه و هدف: بادرنجبویه، (Melissa officinalis)، دارای اثرات گوناگون درمانی از جمله اثرات تسکینی، آنتی اکسیدانی و ضد اسپاسم بوده و به صورت یک داروی آرام بخش و کمک دهنده خواب استفاده می شود. در این مطالعه اثر تزریق داخل صفاقی عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه بر یادگیری و حافظه در موش های سوری به روش ماز آبی موریس بررسی شد.روش بررسی: در این مطالعه تجربی تعداد 32 سر موش سوری نژاد Balb/c در چهار گروه تصادفی قرار گرفتند. به گروه کنترل، سرم فیزیولوژی و به سه گروه آزمایشی دیگر دوزهای 25، 50 و 100 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه برای مدت هفت روز تزریق شد. با استفاده از روش ماز آبی موریس، میزان یادگیری حیوانات به مدت 5 روز متوالی ارزیابی شد. پس از تکمیل دوره یادگیری، در روزهای 5، 7 و 9 آزمایش پروب(Probe trial)  برای ارزیابی حافظه کوتاه مدت و بلندمدت انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یکطرفه و توکی تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: میزان یادگیری در حیوانات دریافت کننده عصاره بادرنجبویه تفاوت معنی داری با گروه دریافت کننده سالین نداشت. نتایج اولین آزمایش پروب تاثیر مثبت دوز کم عصاره بادرنجبویه (دوز 25 میلی گرم در کیلوگرم) بر حافظه کوتاه مدت را نشان داد (P<0.05). این در حالی است که موش های گروه کنترل در آزمایش پروب روز 7 موفق به تشکیل حافظه کوتاه مدت شدند. با انجام آزمایش پروب در روز 9 مشخص شد تزریق دوز بالای بادرنجبویه (دوز 100 میلی گرم در کیلوگرم) از تشکیل حافظه کوتاه مدت جلوگیری می کند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه می تواند در دوز کم (25 میلی گرم در کیلوگرم) سبب تقویت حافظه کوتاه مدت گردد ولی در دوزهای بالا احتمالا از تشکیل حافظه کوتاه مدت جلوگیری می کند.

زمینه و هدف: ژن SCN1A کد کننده زیر واحد آلفا-1 از کانال سدیمی در سیستم عصبی می باشد. جهش در این ژن علت اصلی صرع میوکلونیک شدید نوزادان و صرع منتشر همراه با تب (GEFS+) برشمرده می شود. هدف این تحقیق، غربالگری جهش های ژن SCN1A در بیماران مبتلا به صرع منتشر همراه با تب و نیز صرع منتشر ایدیوپاتیک است.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - آزمایشگاهی پس از مشاوره ژنتیک با 30 بیمار و خانواده آنها، نمونه های خون محیطی از بیماران جمع آوری و DNA با روش حذف نمکی استخراج گردید. واکنش PCR در شرایط استاندارد بهینه سازی و اگزون های 16 تا 26 از ژن Scn1a به کمک پرایمرهای اختصاصی، تکثیر و در شرایط دناتوره مورد بررسی پلی مورفیسم فضایی قطعات تک زنجیره (SSCP) و در پی آن تعیین توالی قرار گرفتند.یافته ها: نتایج به دست آمده در یکی از بیماران مبتلا به صرع منتشر ایدیوپاتیک بر وجود جهش بدمعنی 4289c>g به شکل هتروزیگوت دلالت داشت. این تغییر باعث تبدیل اسید آمینه آلانین موقعیت 1430 به گلایسین (A1430G) می شود.نتیجه گیری: تاثیر مستقیم این جهش در بیماری فرد مبتلا به بررسی های بیشتر نیاز دارد، هر چند بروز آن به صورت هتروزیگوت با ماهیت غالب بروز بیماری صرع همخوانی دارد.

زمینه و هدف: زردی یکی از مشکلات شایع دوران نوزادی است که برای درمان آن از نوردرمانی، دارودرمانی، تعویض خون و یا طب سنتی استفاده می کنند. در طب سنتی ایران از ماده ای به نام شیر خشت، (استخراج شده از گیاهان جنسCotoneaster ) جهت درمان زردی نوزادی استفاده می گردد. هدف این تحقیق تعیین تاثیر مصرف شیر خشت (قطره بیلی ناستر) توسط نوزاد یا مادر در بهبودی زردی نوزادان تحت فتوتراپی بود.روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 120 نوزاد مبتلا به زردی مراجعه کننده به بخش اطفال بیمارستان هاجر شهرکرد بر اساس روش در دسترس انتخاب و به ترتیب مراجعه در 4 گروه قرار داده شدند. در گروه اول مادر شیر خشت، در گروه دوم مادر و نوزاد هر دو شیر خشت، در گروه سوم نوزاد شیر خشت و در گروه چهارم نوزاد فقط پلاسبو (آب مقطر) دریافت کرد. فتوتراپی در شرایط یکسان برای تمام نوزادان انجام شد. آزمایشات لازم جهت رد نمودن عامل پاتولوژیک زردی انجام گرفت. داده ها به کمک آزمون های آماری کای دو، آنالیز واریانس مشاهدات تکرار شده، آنالیز واریانس، دانت و کروسکال والیس بین گروه ها مقایسه شد.یافته ها: میزان بیلی روبین طی مطالعه در هر 4 گروه کاهش معنی داری داشت (P<0.05). این کاهش در گروه های درمانی که از شیر خشت و نوردرمانی استفاده می کردند، در مقایسه با گروه کنترل که از پلاسبو و نوردرمانی استفاده می کردند، بیشتر بود (P<0.05). بیلی روبین در گروهی از نوزادان که توسط مادرشان شیر خشت مصرف شده بود در ساعات 24 و 36 کمتر از گروه کنترل بود (P<0.05). همچنین میانگین مدت زمان بستری در بیمارستان در گروه های درمانی برابر با 35.3±15 ساعت و در گروه کنترل برابر با 70±2.21 ساعت بود (P<0.05).نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، مصرف شیر خشت موجب کاهش سریع تر زردی نوزاد و نیز کاهش طول مدت زمان بستری می گردد. توصیه می شود پس از مطالعات بیشتر در این زمینه، فرآورده استاندارد آن تهیه و در درمان زردی نوزادان از آن استفاده شود.

زمینه و هدف: امید زندگی یکی از اندازه های خلاصه، برای سلامت جمعیت است که مقادیر و روند تغییرات آن در طول زمان، نتیجه اصلی عملکرد نظام سلامت را نشان می دهد. این مطالعه با هدف برآورد تغییرات امید زندگی در طی سال های 1384 تا 1388 در استان چهارمحال و بختیاری انجام گردید.روش بررسی: این مطالعه توصیفی اپیدمیولوژیک که به بررسی امید زندگی با استفاده از اطلاعات جمعیتی (آمار موجود در مرکز بهداشت استان) و مرگ و میر (بر اساس داده های کشوری ثبت مرگ) بر حسب سن و جنس در سال های 1384، 1385، 1386 و 1388 در استان چهارمحال و بختیاری می پردازد. اطلاعات با استفاده از فرمول های آماری و جمعیت شناسی و ساخت جدول عمر با توجه به دستورالعمل سازمان جهانی بهداشت به کمک نرم افزارهای Excel و(Population Analysis Spreadsheets) PAS  تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: امید زندگی در کل جمعیت استان در سال های 1384، 1385 و 1386 به ترتیب 70.03 سال (مردان 68.7 و زنان 71.49 سال)، 72.24 سال (مردان 70.55 و زنان 74.08 سال) و 72.38 سال (مردان 70.97 و زنان 73.95 سال) بوده و همچنین در سال 1388 امید زندگی در مردان به 72.14 و در زنان به 75.38 و در کل جمعیت به 73.7 سال افزایش یافت.نتیجه گیری: امید زندگی در استان چهارمحال و بختیاری در زنان بیشتر از مردان بوده و روند آن در طی سال های مورد بررسی روبه افزایش بوده است.

زمینه و هدف: مزاج گرایش بنیادی و نسبتا ذاتی افراد است که زیربنا و تنظیم کننده رفتار آنان به شمار می رود. ارزیابی مزاج کودک یکی از موضوعات مهم روانشناسی است و پرسشنامه مزاج کودکی میانه در دو دهه اخیر مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است. این مطالعه با هدف هنجاریابی پرسشنامه مزاج کودکی میانه و همچنین بررسی رابطه مزاج کودکان با عوامل سن، جنس، معدل کودک، تحصیلات و درآمد والدین در فرهنگ ایرانی انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی از نوع آزمون سازی 1000 دانش آموز 8 تا 12 ساله مدارس ابتدایی 5 منطقه آموزش و پرورش اصفهان به صورت تصادفی انتخاب و مادران آنها پرسشنامه مزاج کودکی میانه را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از میدان یابی، پایایی، روایی، آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند متغییره و همبستگی پیرسون استفاده شد.یافته ها: نتایج هنجاریابی نشان داد که با حذف 2 عامل از 9 عامل این پرسشنامه، روایی و پایایی این پرسشنامه در ایران قابل قبول است. از طرف دیگر نتایج نشانگر تفاوت معنی دار 7 عامل مزاج بر اساس متغیرهای سن، جنس، معدل کودک، تحصیلات و درآمد والدین آنها بود.نتیجه گیری: نتایج نشانگر کارکرد مناسب کودکان شهر اصفهان در پرسشنامه مزاج کودکی میانه به عنوان معیاری برای تفسیر نمرات مزاج برای سایر کودکان این شهر می باشد. نتایج همچنین نشانگر آن است که ویژگی های مزاجی مختلف در فرهنگ های مختلف افراد را مستعد تاثیرات محیطی ویژه ای می نماید.

زمینه و هدف: کروم به عنوان یکی از مهمترین آلاینده های محیط زیست محسوب می گردد و در غلظت های بالا در پساب صنایع آبکاری وجود دارد. نانو ذرات آهن مغناطیسی، با استفاده از مکانیسم های جذب سطحی، تعویض یونی و نیروهای الکترواستاتیک می تواند در کنترل و حذف فلزات سنگین از فاضلاب های صنعتی مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام این تحقیق بررسی کارآیی نانو ذرات مغناطیسی در حذف کروم شش ظرفیتی (VI) از پساب های شبیه سازی شده صنایع آبکاری و پارامترهای موثر بر آن می باشد.روش بررسی: در این مطالعه تجربی نانو ذرات مگنتیت با استفاده از روش سل - ژل و با افزودن کلرور آهن دو و سه ظرفیتی در محیط مایی و تحت شرایط قلیایی تهیه گردید. سپس تاثیر عوامل موثر بر این فرآیند شامل، غلظت نانو ذره، غلظت اولیه کروم،pH  محلول، سرعت اختلاط و زمان تماس، بررسی گردید. برای تعیین حجم نمونه از روش تاگوچی و تحلیل داده ها بر اساس مدل رگرسیون خطی ساده انجام شد. نمونه برداری بر مبنای پروتکل نمونه برداری انجام شد.یافته ها: یافته های این تحقیق نشان داد که در شرایط pH معادل 2، غلظت اولیه کروم 10 میلی گرم بر لیتر، نانو ذرات مگنتیت سنتز شده با دوز 1 گرم بر لیتر، زمان تماس 5 دقیقه و سرعت همزن 250 دور در دقیقه، حدود %82 از کرم (VI) حذف شده بود. راندمان حذف با افزایش سرعت اختلاط افزایش معنی داری داشت (P<0.001). همچنین راندمان حذف با افزایش pH و افزایش غلظت کروم کاهش معنی داری داشت (P<0.001).نتیجه گیری: نانو ذرات تولیدی مگنتیت دارای کارآیی بالایی در حذف کرم (VI) از پساب های شبیه سازی شده صنایع آبکاری بوده و راندمان حذف با pH رابطه عکس دارد.

زمینه و هدف: عفونت های قارچی و باکتریایی از جمله بیماری های واگیردار و شایعی هستند که در همه جا یافت می شوند و آرایشگاه ها به لحاظ عمومی بودن در این میان اهمیت خاصی دارند. این مطالعه با هدف بررسی آرایشگاه های شهرکرد از نظر آلودگی های میکروبی استافیلوکوک آرئوس و قارچ های درماتوفیت انجام شد.روش بررسی: در این تحقیق توصیفی - تحلیلی داده ها از طریق تکمیل چک لیست، نمونه گیری میکروبی و قارچی و انجام تجربیات آزمایشگاهی جمع آوری و به کمک آزمون آماری کای دو تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: استافیلوکوک آرئوس عامل %12.4 آلودگی میکروبی بود. در بین آلودگی های قارچی کمتر از %1 قارچ درماتوفیت (میکروسپوروم نانوم)، %8.2 کاندیدا آلبیکانس، %11 پنی سیلیوم، %3.3 رایزوپوس و کمتر از %1 اسکوپولاریوپسیس مشاهده گردید. بین نتایج میکروبی و نوع آرایشگاه و همچنین بین نتایج میکروبی و موقعیت محلی آرایشگاه ارتباط معنی داری وجود نداشت.نتیجه گیری: سطح آلودگی به استافیلوکوک آرئوس و قارچ های درماتوفیت در آرایشگاه های شهرکرد در مقایسه با تحقیق های انجام شده در سایر اماکن عمومی نظیر بیمارستان ها، استخرهای شنا، مجموعه های ورزشی و اتاق عمل کمتر است.