همایش ملی سوادآموزی و ارتقای سلامت
سال:1394 | دوره:1 |تعداد مقالات:64

هدف این پژوهش مقایسه سبک های یادگیری دانشجویان بر اساس بعضی از متغیرهای تحصیلی و جمعیت شناختی آنها بوده است. این تحقیق، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان رشته ریاضی دانشگاه پیام نور استان مازندران در سال 1392 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با توجه به جدول مورگان 120 دانشجو به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت سنجش سبک یادگیری از پرسشنامه کلب استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون خی دو استفاده گردید. نتایج تجزیه توصیفی داده ها نشان میدهند که دانشجویان موفق و ناموفق به ترتیب دارای سبک یادگیری ترجیحی جذب کننده و سبک یادگیری واگرا بودند. همچنین دانشجویان سال اول و دوم دارای سبک ترجیحی همگرا و دانشجویان سالهای سوم و چهارم سبک یادگیری جذب کنندگی بودند. البته در مجموع بدون توجه به عملکرد تحصیلی، توزیع متوازنی بین چهار سبک یادگیری دانشجویان مشاهده شده است. اما نتایج تحلیل استنباطی نشان داد که سبک یادگیری داشجویان با توجه به عمکرد تحصیلی و جنسیت تفاوت می نماید اما این تفاوت با توجه به سنوات تحصیلی دانشجویان معنی دار نبود.

زمینه مساله: مادران کودکان بیش فعال به دلیل درگیری زیاد با کودکانشان از سلامت عمومی کمتری برخوردارند و باورهای غیرمنطقی بیشتری دارند.هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی عقلانی- هیجانی- رفتاری بر سلامت عمومی و باورهای غیرمنطقی مادران کودکان نارسایی توجه-فزون کنشی انجام پذیرفت.روش: نمونه مورد پژوهش شامل، 30 نفر از مادران کودکان نارسایی توجه- فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 92 بودند. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه مداخله نما و کنترل (هر گروه 10 نفر) بود. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: 1- پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر با 28 سوال، 2- پرسش نامه باورهای غیرمنطقی جونز با 40 سوال، همچنین بسته آموزشی گروه درمانی عقلانی- هیجانی- رفتاری که در 8 جلسه تنظیم شده بود. که گروه آزمایش در معرض آموزش گروه درمانی عقلانی- هیجانی- رفتاری قرار گرفتند و گروه مداخله نما 2 مهارت (word-windows) را آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. برای پردازش داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیره و تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.نتایج: داده ها نشان داد که گروه درمانی عقلانی- هیجانی- رفتاری بر بهبود سلامت عمومی و کاهش باورهای غیرمنطقی گروه آزمایش نسبت به گروه های کنترل و مداخله نما نتیجه مثبت و معنادار داشته، به جز مورد سلامت عمومی که در دو گروه آزمایش و مداخله نما نتیجه معنادار نشد و در این دو گروه فقط در خرده مقیاس علائم جسمانی تاثیر گروه درمانی معنادار شد و بین گروه های مداخله نما و گواه در هیچ کدام از موارد تفاوت معنادار نبود.نتیجه گیری: با توجه به موثر بودن این نوع روش درمانی، می توان جهت بهبود شرایط مادران کودکان نارسایی توجه-بیش فعال از آن در برنامه های آینده استفاده کرد که متعاقبا موجب بهبود شرایط کودکان نیز می شود.

منشور با توجه به ارزشهای والای انسانی و مبتنی بر فرهنگ اسلامی و ایرانی و بر پایه برابری کرامت ذاتی تمامی گیرندگان خدمات سلامت و با هدف حفظ، ارتقا و تحکیم رابطه انسانی میان ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت تنظیم شده است. مصرف کنندگان، منابع اطلاعاتی با ارزشی جهت قضاوت در مورد کیفیت خدمات مراقبتی هستند و باز برخورد نظرات بیماران می تواند در سازماندهی سیستماتیک بیمارستان موثر باشد. و لیکن متاسفانه به دلایل بسیار ارزیابی کیفیت مراقبت از زاویه رضایت بیماران مورد توجه قرار نگرفته است و اینطور به نظر می رسد در مراکز آموزشی و درمانی مسائل حقوقی و اخلاقی کمتر مد نظر قرار می گیرند و بیماران رضایت آگاهانه موردی برای آموزش و یا پژوهش قرار می گیرند. هدف این مطالعه به منظور تغییر در نگرش و بالا بردن میزان آگاهی مدیران، پزشکان و پرستاران مراکز آموزشی درمان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص رعایت منشور حقوقی و موازین اخلاقی بیماران انجام شده است. مطالعه به روش تحلیلی، مقطعی و کلیه مدیران، پزشکان، پرستاران و بیماران بیمارستان امین به عنوان نمونه پژوهش تعیین و پاسخهای آنان در مورد متغیرهای مورد مطالعه از طریق پرسشنامه اخذ گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و ازمون کای اسکور تجزیه و تحلیل شدند.

پژوهش حاضر با هدف سلامت و بهبود ناتوانی یادگیری درس املاء بر اساس رویکرد استقرایی به روش نمایشی و غیر نمایشی در بین دانش آموزان پایه چهارم ناحیه 2 زاهدان با روش تجربی و طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل و گروه های آزمایش 1 و 2 انجام شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش 70 نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی بودند که از بین مدارس با روش نمونه گیری چند مرحله ای هدفمند به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات متن محقق ساخته بوده و داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (KMO)، تحلیل واریانس و t گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروههای آزمایش و کنترل در درس املاء وجود دارد که نشان دهنده تاثیر رویکرد استقرایی به روش نمایشی و غیر نمایشی در بیشینه کردن یادگیری و کاهش غلط های درس املا در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری می باشد که میانگین غلط های تفاضل پس آزمون از پیش آزمون در گروه آزمایش (1) با رویکرد استقرایی به روش نمایشی بیشتر از میانگین غلط های تفاضل پس آزمون از پیش آزمون در گروه آزمایش (2) با رویکرد استقرایی به روش غیر نمایشی است که نشان دهنده تاثیر بیشتر این روش (املای آموزشی با رویکرد استقرایی به روش نمایشی) در کاهش غلط های یادگیری و ارتقای املاء نویسی تاثیرگذاری می باشد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین هوش هیجانی مدیران و سلامت سازمانی مدارس شهر خوانسار به منظور شناخت و ارائه راهکار مناسب می باشد. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس شهرستان خوانسار و نمونه مورد بررسی متشکل از 30 مدیر (18 زن و 12 مرد) و 55 دبیر بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از سه مقطع تحصیلی انتخاب شدند. پرسشنامه بار-آن و OHI به عنوان ابزارهای مناسب جهت سنجش هوش هیجانی و سلامت سازمانی انتخاب و اطلاعات لازم جمع آوری گردید. ابتدا از طریق ابزارهای توصیفی و سپس با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به تجزیه تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که بین مولفه های هوش هیجانی (حل مساله، خوشبختی، استقلال، تحمل فشار روانی، خود شکوفائی، خودآگاهی هیجانی، واقع گرائی، روابط بین فردی، خوش بینی، عزت نفس، کنترل تکانش، انعطاف پذیری، مسوولیت پذیری، همدلی و خود ابرازی) و مولفه های سلامت سازمانی (یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه گری، ساخت دهی، پشتیبانی منابع، روحیه و تاکید علمی) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین مولفه های هوش هیجانی به عنوان متغیر پیش بین می تواند سلامت سازمان ومولفه های آن را به عنوان متغیر ملاک تبین نماید. هوش هیجانی مدیران مدارس در سطح متوسط و همچنین میزان سلامت سازمانی مدارس در وضعیت متوسط متمایل به ضعیف قرار دارد. همچنین نوسانهای مشخص و معناداری در مولفه های هوش هیجانی مدیران مرد در مفایسه با مردان قابل توجه می باشد. نتیجه گیری می شود افزایش هوش هیجانی در مدیران می تواند به بهبود و افزایش سلامت سازمانی مدرسه کمک نماید. که این یافته می تواند مبنای برنامه های راهبردی در جهت ارتقاء سلامت سازمانی مدارس باشد.

هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تیپ های شخصیتی بر تعهد شغلی مشاوران مدارس شهرستان بجنورد می باشد. داده های لازم در این مطالعه از طریق پرسشنامه تعهد شغلی آلن و مایر و پرسشنامه شخصیت شناسی مایرز بریگز (سنخ نمای مایرز بریگز) بر روی نمونه ای به میزان 75 نفر از مشاوران مرد و زن شاغل در آموزش و پرورش شهرستان بجنورد به دست آمده است و برای آزمون فرضیه های این پژوهش از همبستگی پیرسون و آزمون آماری t در سطح معناداری 0.05 بهره گرفته شده است.

بی اعتمادی مفرط نسبت به دیگران، فتنه جویی، خصومت، بی رمقی عاطفی، حساسیت بالا نسبت به انتقادات جزئی، سرسختی و باورهای غیر منطقی نسبت به نیات دیگران از جمله ویژگی های افراد پارانوییدی هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل جمعیت شناختی مرتبط با شیوع این اختلال در میان معلمان بود. بر این اساس 1076 نفر از معلمان در یکی از استان ها، با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه شاخص های جمعیت شناختی و Scl-90 را تکمیل کردند. تحلیل داده ها نشان داد که 78 درصد از معلمان افکار پارانوییدی ندارند و شدت افکار پارانوییدی در معلمان بر اساس متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل، نوع آموزشگاه، وضعیت استخدام و سنوات خدمتی متفاوت است. این نتایج، ضمن تایید یافته های قبلی، جزئیات بیشتری را در خصوص متغیرهای پیشایند افکار پارانوییدی در جامعه معلمان روشن می سازد.

مهارت های ارتباطی بسیاری از جنبه های زندگی انسان را در بر می گیرد و آموزش این مهارت ها سبب شکل گیری رفتارهای مثبت و منفی می شود. در نظام آموزش و پرورش، دوره ابتدایی یکی از مهم ترین دوره تحصیلی افراد به شمار می آید. بر این اساس در تحقیق حاضر، هدف بررسی مولفه های مهارت های ارتباطی است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری کتب مطالعات اجتماعی چهارم، پنجم و ششم ابتدایی، بخش مدنی است.نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که بیشترین فراوانی مربوط به مولفه های رفتن به سوی جمع، استفاده از مهارت های کلامی و غیرکلامی است. و سه مولفه معرفی خود، نحوه انتخاب دوست و ضرورت دوست یابی توجه گردیده است. در پایان به مولفه های نامه نویسی، سلام کردن و آموزش عیادت توجه شده است. در کتاب ششم مولفه معرفی خود نسبت به 2 کتاب چهارم و پنجم کمتر توجه شده است.

دوره نوجوانی و خصوصا مقطع متوسطه به عنوان دوره پر استرس در فرایند رشد شناخته می شود. در طی این دوره نوجوانان دانش آموز همزمان با تغییرات جسمانی و شناختی، تغییرات عاطفی و هیجانی زیادی را تجربه می کنند. هدف اصلی این مطالعه، بررسی رابطه آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت هوش هیجانی دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر رشتخوار بود. جامعه آماری کل دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه و حجم نمونه تعداد 40 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر رشتخوار می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش این مطالعه از نوع اسنادی کتابخانه ای و میدانی بود و با جمع آوری اطلاعات و گردآوری داده ها در این خصوص پژوهش انجام شد. سپس با تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاصل شد. با توجه به تحلیل دادها می توان گفت که در دوره متوسطه میتوان با استفاده از آموزش مهارت های زندگی میزان استرس، اضطراب و بطور کلی واکنش های هیجانی نوجوانان را کاهش داد و کیفیت هوش هیجانی را بهبود بخشید بنابراین هر فرد که دارای میزان هوش هیجانی بالاتری باشد در این مرحله موفق تر از دیگران عمل خواهد کرد.

سالهاست ما شاهد این موضوع هستیم که چگونه پیشرفت های تکنولوژی، ابزار متفاوتی را برای در دست داشتن اطلاعات دیجیتالی و همچنین، تسهیل حرکت کاربر معرفی کرده است. همچنین، پیشرفت شگفتاور در ارتباطات و فناوری زندگی ما را هر روز دگرگون می کند. در حالی که برخی می توانند مزایای این فناوری جدید را دست کم بگیرند، شکی نیست که تعداد زیادی از مردم هستند که به طور کامل آن را پذیرفته اند. مقاله حاضر به شیوه نظری چالش های مرتبط با استفاده از فناوری سیار در آموزش بزرگسالان را بصورت مقدماتی مورد بررسی قرار می دهد. همچنین بر ویژگی های استفاده از تلفن همراه در آموزش و پرورش متمرکز است.

هدف این پژوهش ارتباط بین جو سازمانی مدارس و تعهد سازمانی مربیان ورزش بود. جامعه آماری 134 نفر معلم تربیت بدنی از دو مقطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان شهر رشت بودند که کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار تحقیق شامل سه پرسشنامه: مشخصات فردی؛ پرسشنامه 34 سوالی جو سازمانی و پرسشنامه استاندارد 24 سوالی تعهد سازمانی می یر و آلن می باشد. اعتبار و روایی پرسشنامه ها در حد استاندارد گزارش شده است. داده های تحقیق با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که جوسازمانی مدارس راهنمایی و دبیرستان از نظر باز بودن در سطح متوسطی قرار داشتند، البته مدارس راهنمایی نسبت به دبیرستان ها، جوسازمانی بازتری داشتند؛ اما این تفاوت معنی دار نبود. در نهایت ارتباط مثبت و معنی داری بین جو سازمانی باز و تعهد سازمانی مربیان ورزش مشاهده شد.

از آن جا که بهداشت، جزئی مهم از سرمایه انسانی است، لذا بررسی عوامل تاثیرگذار بر آن از جمله آموزش که خود در ادبیات توسعه به عنوان جزء اصلی سرمایه انسانی معرفی می شود، حائذ اهمیت است. داده های مورد استفاده در این مطالعه، از نوع داده های مقطعی مربوط به طرح هزینه-درآمد خانوار مرکز آمار ایران در سال 1392 می باشد. مدل به دست آمده به روش حداقل مربعات معمولی (OLS) و با استفاده از نرم افزار Eviews 8 برآورد شد. نتایج این برآورد نشان داد که که افراد با تحصیلات بیش تر، هزینه های بهداشتی بیش تری خواهند داشت. از این تحقیق نتیجه می شود که سرمایه گذاری در آموزش، می تواند برای افراد از نظر سلامت احساس رضایت بیش تری را فراهم کند و خانواده را به سمت داشتن شرایط یک زندگی استاندارد سوق دهد. بنابراین دولت (سیاستگذاران) برای بالا بردن سطح زندگی خانواده ها، باید به شناسایی و حذف موانع رسیدن به سطوح بالاتر آموزش با کیفیت بپردازد.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پیشرفت تحصیلی، خلاقیت با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر بجنورد در سال تحصیلی (1393-1394) بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. حجم نمونه 256 نفر که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه خلاقیت عابدی (1372)، سلامت روان گلدنبرگ (1979) ومعدل کل سال تحصیلی 1393-1394 به عنوان ملاک ارزیابی پیشرفت تحصیلی قرار گرفت. نتایج ماتریس همبستگی بین موفقیت تحصیلی و خلاقیت (0.32) معنادار و همبستگی بین سلامت روان و خلاقیت (-0.47) و همچنین همبستگی بین سلامت روان و موفقیت تحصیلی (-0.64) اما همبستگی بین همه خرده مولفه های خلاقیت با سلامت روان منفی و معنادار است. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای موفقیت تحصیلی، ابتکار، سیالی، انعطاف و خلاقیت وارد مدل شدند در حالی که خرده متغیر بسط با جزئیات معنادار نشده و از مدل حذف شد. و همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد سلامت روان بر اساس خلاقیت و موفقیت تحصیلی پیش بینی می شود.

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر بازی های تربیتی بر کیفیت زندگی دانش آموزان کلاس های چندپایه انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی بوده و طرح آزمایشی مورد استفاده، طرح دو گروهی با تقسیم تصادفی و پس آزمون می باشد. جامعه آماری، کلیه کلاس های چندپایه شهرستان راز و جرگلان از توابع استان خراسان شمالی است که از این جامعه دو گروه 20 نفری با روش نمونه گیری خوشه ای ساده انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی SF12 می باشد. پس از ارائه روش تدریس مبتنی بر بازی های تربیتی به گروه آزمایش، نمرات پرسشنامه کیفیت زندگی دو گروه آزمایش و کنترل مورد تحلیل آماری قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و واریانس و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل برای میانگین نمرات دو گروه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار آماری وجود دارد و ارائه روش تدریس مبتنی بر بازی های تربیتی بر کیفیت زندگی دانش آموزان کلاس های چندپایه تاثیر گذار است.

سرمایه روانشناختی مفهوم نوظهوری است که ریشه در ادبیات روان شناسی مثبت گرا دارد، با این حال ابتدا توسط محققان و اندیشمندان رفتار سازمانی برای مدیریت اثربخش عملکرد کارکنان و بهره وری سازمان ها مطرح گردید و پس از آن به دلیل قابلیت های بالقوه و حائز اهمیتی که دارد، و به ویژه محدود نبودن آن به قلمروها محیط کار مورد توجه محققان خارج از مرزهای سازمان نیز قرار گرفت. پژوهش های مختلف حاکی از آن است که سرمایه روان شناختی تنها روی عملکرد افراد تاثیر ندارد، بلکه طیف گسترده ای مکانیسم های روانی را در بر می گیرد که در مجموع می توان سطح سلامت جسمی و روانی افراد را تحت تاثیر قرار دهد. در این مقاله به مرور مقاله های پژوهشی استخراج شده از پایگاه های علمی معتبر داخلی پیرامون سرمایه روان شناختی در حوزه سلامت پرداخته شده است. نتایج نشان داد که در مجموع، پژوهش های اندک اما حائز اهمیتی در این زمینه انجام شده است و در مجموع می توان گفت سرمایه روان شناختی قادر است سطح سلامت روانی و جسمی افراد را پیش بینی کند.

هدف از این پژوهش بررسی رابطه اضطراب اجتماعی با شادکامی در دانش آموزان دختر نوبت دوم متوسطه شهر بجنورد است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دولتی شهر بجنورد به تعداد 4540 نفر تشکیل می دهند که از این جامعه تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد و اضطراب اجتماعی کانور و همکاران استفاده شد. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه با روش گام به گام و تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که میان اضطراب اجتماعی و ابعاد آن با شادکامی روابط منفی و معناداری در سطح کوچکتراز 0.01 وجود دارد. همچنین شادکامی، بین دانش آموزان رشته های مختلف تفاوت معناداری وجود دارد (p=0.03، F=3.45). مقایسه میانگین ها نشان داد که دانش آموزان انسانی بیشترین میزان شادکامی و دانش آموزان ریاضی کمترین میانگین را دارا هستند.

همانطور که جهان پیشرفت میکند اهمیت سواد نیز روز به روز بیشتر آشکار می شود. پژوهش حاضر به هدف تاثیر سطح سواد بر کیفیت زندگی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از روش علی- مقایسه ای بود جامعه مورد نظر شامل کلیه افراد بی سواد، کم سواد و باسواد منطقه 4 را در برمی گرفت و که روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود که 310 پرسشنامه به دست محقق رسید. ابزار پژوهش پرسشنامه جمعیت شناختی و فرم کوتاه مقیاس ارزیابی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) می باشد به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان دادند که F محاسبه شده (40.332) در سطح 99 درصد اطمینان معنی دار است (p<0.01). بنابراین بین میزان سواد و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سطح سواد و کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد.

هیپنوتیزم، یکی از روشهای درمان در بسیاری از زمینه ها می باشد. اما هنوزاختلاف نظرهای زیادی در مورد کاربرد آن به عنوان یکی از روشهای درمان روانشناسان وجود دارد. هدف ازاین پژوهش بررسی میزان آشنایی روانشناسان شاغل در کلینیک های خدمات روانشناسی به درمانهای هیپنوتیزمی می باشد. در این پژوهش از پرسشنامه ای که توسط محقق ساخته شد استفاده گردید. آلفای کرونباخ این پرسشنامه با میزان 0.82 درصد اعتبار سنجش شده بود. با توجه به نتایج 70 درصد از روانشناسان آموختن فن درمان با هیپنوتیزم را برای خود لازم می دانند. به نظر می رسد دانش تخصصی در زمینه هیپنوتیزم درمانی درجامعه روانشناسی ایران از سطح پایینی برخوردار است.

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی در کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد در سال 1392 می باشد. به همین منظور احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی به عنوان دو متغیر مستقل و فرسودگی شغلی به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف جزو پژوهشهای کاربردی محسوب می شود و روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد در سال 1392 تعداد 166 نفر می باشد. حجم نمونه، بر اساس جدول کرجسی و مورگان 113 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. جهت جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش برای سنجش احساس خودکارآمدی پرسشنامه باورهای خودکارآمدی عمومی شرر است که این مقیاس با روش لیکرت و با 10 سوال تدوین شده است و ضریب آلفای کرنباخ آن 82%. بدست آمده و برای سنجش هوش هیجانی، پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان مورد استفاده قرار گرفت که این پرسشنامه، شامل 15 مولفه است و دارای 90 سوال بوده و نمره گذاری آن بر اساس روش لیکرت است. و ضریب آلفای کرنباخ آن 0.93 بدست آمده و همچنین ابزار گرد آوری داده ها برای سنجش فرسودگی شغلی، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون است که این پرسشنامه به روش لیکرت و شامل 22 جمله است و سه بعد: الف) خستگی هیجانی ب) مسخ شخصیت، و ج) احساس موفقیت فردی را اندازه گیری می کند و ضریب آلفای کرنباخ این آزمون 0.86 بدست آمده است و روایی تمامی پرسشنامه ها توسط متخصصان و صاحبنظران مورد تایید قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از آزمون رگرسیون و روش همبستگی پیرسون استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین بین احساس خودکارآمدی و هوش هیجانی با موفقیت فردی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

هدف این تحقیق بررسی رابطه بهزیستی ذهنی دانش آموزان مقطع متوسطه با حل مشکلات بین شخصی آنها بود. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 93-94 در منطقه 5 شهر تهران بود، که در بررسی انجام شده جامعه آماری 10928 نفر مشخص شد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 375 نفر تعیین شد. که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده این افراد انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات در این مطالعه با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفت در روش میدانی، اطلاعات مورد نیاز به واسطه پرسشنامه توزیع شده در بین جامعه آماری این مطالعه یعنی دانش آموزان مقطع متوسطه منطقه 5 تهران جمع آوری شد. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات در این مطالعه را پرسشنامه های استاندارد بهزیستی ذهنی (کی یز و همکاران، 2003) و مشکلات بین شخصی (IIP) شامل شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که: در بررسی سهم بهزیستی ذهنی در پیش بینی حل مشکلات بین شخصی دانش آموزان مقطع متوسطه نشان داده شد که مشکلات بین شخصی سهم معناداری در پیش بینی و تبیین مقدار واریانس بهزیستی ذهنی در دانش آموزان دختر دارند.

مشارکت پدر، شرکت وسیع، فعال و مثبت در زندگی فرزند می باشد. متغیرهای شغل، سن، تحصیلات پدر و مادر، جنسیت نوزاد، مطابقت جنسیت نوزاد با میل پدر، فرهنگ و عقاید حاکم بر جامعه می تواند بر میزان مشارکت پدران در مراقبت از شیرخواران موثر باشد، که در ایران بررسی نشده است لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مشارکت پدران در مراقبت از شیرخوارشان و عوامل مرتبط با آن به صورت مقطعی گذشته نگر بر روی 50 پدر نخست بار انجام شد. ابزار مطالعه پرسشنامه های مشخصات فردی، اطلاعات زمینه ای، زایمان و میزان مشارکت پدر در مراقبت از شیرخوار بود. متغیرهای سن پدر، روش زایمان، مطابقت جنسیت نوزاد بامیل پدر، مدت زمان حضور پدر در منزل و کمک همسر در انجام کارهای منزل بر میزان مشارکت پدر در مراقبت از شیرخواراثر گذار بود و متغیرهای شغل مادر، شغل پدر، جنسیت نوزاد، کمک فرد دیگر غیر از پدر، عکس العمل مادر ارتباط نداشت.حدود نیمی از پدران ایرانی در مراقبت از شیرخوارشان مشارکت نمی کنند. با مطالعه عوامل مرتبط می توان نقش حیاتی پدر در زندگی و مراقبت از شیرخوران را افزایش داد.

پژوهش حاضر به منظور اثر بخشی آموزش مهارت های فراشناختی بر پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان انجام گرفت. جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر شیروان سال تحصیلی 94-93، نمونه 40 نفر و متشکل از دو گروه 20 نفره که تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، ابزار معدل دانش آموزان در دو نیمسال تحصیلی، پژوهش از نوع شبه آزمایشی که ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون و سپس به گروه آزمایش 16 جلسه آموزش مهارت های فراشناختی ودر پایان پس آزمون ارائه شد.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های فراشناختی منجر به افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود. بر این اساس مهارت های فراشناختی با بالا بردن مهارت های دانش آموزان در زمینه های تحصیلی موجب افزایش علاقه مندی آنها به تحصیل و کسب مهارت ها و تجربیات مناسب و در نهایت پیشرفت تحصیلی می شود.

هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اشتغال بر ساخت خانواده، رضایت از زندگی خانوادگی و میزان نشاط و شادابی خانواده ها در شهر بیرجند می باشد، ساخت خانواده نحوه ترکیب نقش های خانوادگی در خانواده تعریف شده است، به عبارتی چگونگی توزیع قدرت در خانواده اشاره به ساخت خانواده اشاره دارد. داده ها این پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری شامل زنان متاهل شاغل و غیر شاغل شهر بیرجند در سال 1392 بوده و حجم نمونه 400 زن محاسبه شد. داده ها به وسیله SPSS15 تحت ویندوز تحلیل شدند. نتایج بدست آمده از آزمون های آماری نشان داد که رابطه اشتغال زنان با نوع ساخت خانواده (نوع دمکراتیک) و میزان نشاط و شادابی خانواده ها معنادار است.

هیپنوتیزم همانند بسیاری از مقوله های مربوط به زندگی از پیچیدگی های خاصی برخوردار است. ولی با این حال، آن یک پدیده کاملا علمی است که قوانین و اصول شناخته شده و روشنی دارد. این پژوهش با هدف بررسی میزان آشنایی دانشجویان مقطع ارشد و دکترا به درمان های هیپنوتیزمی انجام شده است در این پژوهش از پرسشنامه ای که توسط محقق ساخته شد استفاده گردید. آلفای کرونباخ این پرسشنامه با میزان 0.64 درصد اعتبار سنجش شده است. یافته ها بیانگر این است که 76.6 درصد از این دانشجویان ضرورت فراگیری و آموزش فنون هیپنوتیزم درمانی را برخود لازم می دانند. توصیه می شود آموزش هر چه بیشتر این علم در دستور کار آموزش گروههای روانشناسی قرار گیرد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش روابط موضوعی و خشم در افکار خودکشی بود. طرح پژوهش حاضر در زمره تحقیقات همبستگی قرار داشت. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان با دامنه سنی 28-18 دانشگاه های تهران و شهید بهشتی تشکیل می داد که 200 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس اتخاب شدند. از پرسشنامه روابط موضوعی بل (BORI)، سیاهه بیان صفت خشم (اسپیلبرگ 1999)، مقیاس بک برای افکار خودکشی جهت گردآوری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد تقریبا میزان همبستگی ها در گروه افرادی که افکار خودکشی نداشتند بالاتر بوده و مقایسه همبستگی بین دو گروه در اکثر مقیاس ها معنادار نبود تنها همبستگی در مقیاس های خودمیان بینی با دلبستگی ناایمن و بی کفایتی اجتماعی با دلبستگی نا ایمن معنادار بود.

کیفیت زندگی کاری دارای اهمیت به سزایی است و احتمالا تاثیرهای روانی و اجتماعی بر کارکنان به جای می گذارد. هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و سلامت روانی دبیران مدارس شهرستان نکا می باشد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل دبیران مدارس شهرستان نکا به تعداد 192 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران، 128 نفر از کل جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. آلفای کرانباخ برای پرسشنامه ها به ترتیب 0.89 و 0.92 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی شامل (متغیرهای جنسیت، وضعیت تحصیلات و سابقه خدمت) و آمار استنباطی شامل (ضریب همبستگی) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و سلامت روانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.

هدف از این مطالعه بررسی تاثیر شادی بر افزایش سلامت روانی و کیفیت زندگی انجام شده است. به این منظور در این پژوهش توصیفی- مقطعی از بین دبیران مراکز آموزش و پرورش شهرستان بجنورد 112 نفر (زن و مرد) با میانگین سنی 18-35 سال به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHQ)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه کیفیت زندگی (SWLS) و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی به کار برده شد. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه گام به گام بهره گرفته شد.

خدمات جزء لاینفک زندگی امروز به شمار می رود. تمامی صنایع مستقل از اینکه در چه کسب و کاری فعالیت دارند، با مفهوم خدمت سر و کار دارند. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- پیماشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل یک پرسشنامه بی نام جهت سنجش و ارزیابی سوالات تحقیق می باشد. پرسشنامه در یک مرحله در بین دانشجویان توزیع شد و براساس طیف پنج درجه ای لیکرت تنظیم گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان مراکز آموزش عالی شهرستان بابلاست. حجم نمونه موردنظر در مجموع 192 نفر می باشد. براساس نتایج تحقیق به طور کلی میزان تاثیرگذاری متفاوت ابعاد پنج گانه بر کیفیت خدمات آموزشی با توجه به نظرات دانشجویان نمایان شده است. و یافته ها به طور خلاصه نشانگر این است که تمامی ابعاد پنج گانه اثرات معناداری بر بعد کیفیت خدمات آموزشی داشته اند.

هدف: پژوهش حاضر بارویکرد بررسی دیدگاه مدیران و معاونین آموزشی و معلمان در اثربخشی طرح آموزش مهارتهای زندگی (طرح کرامت) بر بهداشت روانی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان رشتخوار انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران و معاونین آموزشی و معلمان مقطع ابتدایی شهرستان رشتخوار در سال تحصیلی 93-92 تشکیل می دهد که از این تعداد حجم نمونه ای با 409 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند.

به عقیده جرج سیدل توانایی ربط دادن و وصل کردن موضوع ها، صرف نظر از این که در چه حوزه یا زمینه ای انجام گیرد، از مبانی بهره گیری خلاق از ذهن می باشد؛ تجربه های شخصی و محیط اجتماعی فرد سازنده تفکرات وی است. آغاز چنین سازماندهی فکری از خانواده است و ادامه آن در زندگی، محل تحصیل، محیط کار و به طور گسترده تر جامعه می باشد. در این تحقیق، پژوهشگر علاقه مند است بی انگیزشی تحصیلی دانشجویان و رابطه آن با فرهنگ سازمان دانشگاه را مورد مطالعه قرار دهد. همچنین محقق اقدام به سنجش متغیرها با استفاده از پرسش نامه ها نموده است. تعداد نمونه این تحقیق در مجموع برابر با 173 می باشد. معادله ساختاری از جنبه های مختلف برای تحلیل داده های این پژوهش مناسب تشخیص داده شده است. به منظور ارزیابی مدل و تحلیل عاملی نرم افزار Lisrel v8.8به کار گرفته شده است. در نهایت ارتباط میان ابعاد پنجگانه ارزش های فرهنگی و رفتار بی انگیزشی تحصیلی دانشجویان با یک متغیر واسطه نمایان شده است.

هدف این پژوهش بررسی رابطه سلامت عمومی و سرسختی و مولفه های آن ها با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب با سطح تحصیلی کارشناسی بود. نمونه مورد بررسی متشکل از 180 دانشجو بود که با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای از شش گروه (آموزش ابتدایی، تکنولوژی آموزشی، راهنمایی و مشاوره، مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، روان شناسی صنعتی/سازمانی و روان شناسی عمومی) انتخاب شدند. برای ارزیابی سلامت عمومی از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و برای اندازه گیری میزان سرسختی از مقیاس زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا استفاده شد. نتایج پژوهش همبستگی مثبت و معنادار بین سرسختی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان را نشان دادند. مولفه تعهد و مهار پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی بود، در حالیکه مولفه مبارزه جویی با پیشرفت تحصیلی رابطه معنادار نداشت. همچنین نتایج نشان دادند که سلامت عمومی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه معنادار ندارد. این نتایج ارزشیابی صحیح در نظام آموزشی کشور را مورد تردید قرار می دهند.

پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی و جهت گیری مذهبی با سلامت روانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ملکان انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی است. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاد شد و 40 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند (جامعه آماری: 120 نفر). برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش هیجانی بار- آن، جهت گیری مذهبی آلپورت و سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج حاکی از این بود که هوش هیجانی و جهت گیری مذهبی با سلامت روانی رابطه معناداری دارند. همچنین، خودشکوفایی (از ابعاد هوش هیجانی) و جهت گیری درونی (از ابعاد جهت گیری مذهبی) قادر به پیش بینی سلامت روانی بودند. در نتیجه، می توان با آموزش هوش هیجانی و پایبندی به باورهای مذهبی، سلامت روان بالاتری را برای افراد به ارمغان آورد.

این پژوهش با هدف بررسی رابطه نگرش مذهبی با شادکامی دختران و پسران دبیرستان های شبانه تربت حیدریه تدوین یافته است. از میان دبیرستان های شبانه تربت حیدریه در سال تحصیلی 1394، 130 نفر (90 دختر و 40 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده از هر دو جنس انتخاب شده اند. ابزار این پژوهش، پرسش نامه نگرش سنج مذهبی و پرسش نامه شادکامی آکسفورد(OHI)  بود. این پژوهش از نوع همبستگی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر روش های آمار توصیفی نظیر میانگین و انحراف معیار از روش آمار استنباطی همانند ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نگرش مذهبی و شادکامی دختران دبیرستانی این شهرستان در سطح p<0.0001 رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین دختران دبیرستانی متاهل شادکام تر و نگرش دینی بیشتری نسبت به دختران دبیرستانی مجرد داشتند.

امروزه جذابیت جسمانی به عنوان یکی از عوامل شکل دهنده روابط افراد از اهمیت بسیاری برخوردار است و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدنسازی، رژیم های غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت از بدن ایجاد شده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر گرایش افراد به مدیریت بدن و الگوی پوشاک در شهرستان گناباد انجام شد. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقطعی جامعه آماری شامل تمامی ساکنان 19-50 ساله ساکن شهر گناباد می باشد حجم نمونه با توجه به امکانات محقق 260 نفر انتخاب شد. اعضای نمونه با استفاده از شیوه نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند. با توجه به نتایج آزمون های همبستگی، بین تصور افراد از پایگاه اقتصادی- اجتماعی (p=-0.059)، سن (p=-0.07)، وضعیت تاهل (p=0.114) و جنسیت (p=0.155) با مدیریت بدن رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین رابطه بین تحصیلات و گرایش به مدیریت بدن (p=-0.059) در سطح خطای 0.002 معنادار می باشد.

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های تصمیم گیری بر کاهش اضطراب امتحان در دانش آموزان پسر مدارس راهنمایی انجام شد.روش: طرح نیمه آزمایشی که شامل نمونه ای به تعداد 40 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه با پرسش نامه های اضطراب امتحان ساراسون در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش 10 جلسه آموزش انجام شد و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های تصمیم گیری بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان به طور معناداری موثر بوده است.بحث: در مهارت تصمیم گیری افراد می آموزند که چگونه تصمیم گیری منطقی و درست داشته باشند. آموزش این مهارت ها، فرد را قادر می سازد تا دانش، ارزشها و نگرش های خود را به توانایی های بالفعل تبدیل کند.

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

مقاله حاضر ضمن بررسی پیشینه و ادبیات استرس در سازمان ها و نهادهای دولتی ایران به بررسی علل و دلایل این رویداد از جنبه های روانشناختی سازمانی می پردازد و در پی آن است تا با ارائه راهکارهایی به مدیران و کارشناسان، استرس ناشی از فشار کار را کاهش داده و راه هایی برای تحمل آن ارائه دهد. در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که وجود استرس در شغل تا حد نرمال قابل قبول و حتی دارای اثربخشی مثبت می باشد.

تعهد سازمانی فراگردی است مستمر که با مشارکت افراد در تصمیمات سازمانی، توجه به افراد سازمان و موفقیت و رفاه آنان، سازمان متجلی می شود. مدیران در ارتباط با مسائل گوناگون سعی در کنترل مداوم کارکنان خود دارند. تصور مدیران این است که وقتی شخصی در یک محل استخدام می شود باید تمام شرایط آن سازمان را بپذیرد. بعضی از مدیران بر روی این مساله که رضایت کارکنان را می توان از طریق پاداش و ترغیب به انجام کار افزایش داد، پافشاری می کنند. شاید تصور مدیران این است که کارکنان، زیردستان آنها هستند و بایدفرامین آنها را بپذیرند. اگرچه امروزه به دلیل اینکه کارکنان در زیر فشار مالی زیادی به سرمی برند بیشتر توجه و تمایل آنها به مسائل اقتصادی کار است، ولی به تدریج کارکنان علاقه مند به انجام کارهای با مفهوم و خواهان استقلال شغلی بیشتری در کار خودهستند، تا بدین طریق احساس ارزشمندی به آنها دست دهد. هدف آن دستیابی به اهداف انسانی سازمانی و اجتماعی با ایجاد روابط بهتر است. در یک سازمان رفتار یک عضو می تواند اثر مستقیم یا غیرمستقیم بر روی رفتار دیگران داشته باشد. آسیب شناسی رفتار سازمانی و تلاش جهت بهبود آن موجب افزایش سلامت اداری و نهایتا پیشرفت و سودآوری کسب وکارها، افزایش درآمد و شهرت، غلبه بر رقبا، افزایش وجدان کاری و تعهد کارمندان به سازمان، پویا و خودکفاسازی افراد، سازمان ها و جامعه و بسیاری مزایای دیگر خواهد شد. برسی آثار وجود سلامت اداری و مشکلاتی که در صورت نبود آن به عنوان فساد اداری بروز می کند اهمیت این تحقیق را بیان میکند; اگر نظام اداری، سالم و کارا نباشد علیرغم نیت های خیر سیاست گذاران آنچه در عمل تحقق می یابد ممکن است در تضاد با آن اهداف و سیاست ها باشد. در این مستند تلاش شده است تا عوامل موثر در رفتار سازمانی افراد و آسیب شناسی آن بررسی و راهکارهایی را جهت بهبود رفتار سازمانی و افزایش سلامت اداری ارائه گردد.

هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ساده و چندگانه خودکارآمدی والدین و عملکرد ریاضی با خودکارامدی عمومی در دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان سمنان بود. به منظور نیل به هدف پژوهش، دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر را پاسخ دادند، همچنین والدین آنها پرسشنامه خودکارامدی والدین برکلی را تکمیل نمودند. داده های حاصله با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد عملکرد ریاضی، زیر مقیاس های پیشرفت کودک و زیر مقیاس راهبردهای مادرانه با خودکارامدی عمومی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری دارد. نتایج این پژوهش می تواند به معلمان و والدین در زمینه بهبود خودکارامدی عمومی دانش آموزان با توجه به نقش موفقیت های تحصیلی در درس ریاضی و تاثیر خودکارامدی والدین کمک نماید.

این پژوهش با هدف تبیین تاثیر زوج درمانی طرحواره محور بر سلامت روان زوجین صورت گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه پژوهش شامل 15 زوج است که دارای پایین ترین سطح سلامت روان و بیشترین طرحواره ناسازگار بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه (GHQ-28) و پرسشنامه طرحواره یانگ- فرم کوتاه (YQS-SF) است. طرحواره درمانی در 10 جلسه (2 ساعته) اعمال شد، که پیش از مداخله، و پس از پایان مداخله آزمودنی ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. تحلیل داده ها اثربخشی نسبی زوج درمانی طرحواره محور را در افزایش سطح سلامت روان زوجین نشان داد.

هدف: تاثیر آموزش جرات ورزی بر پیشرفت تحصیلی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر تهران هدف پ‍وهش حاضر بود که با روش نیمه آزمایشی بر روی 30 نفر از دانش آموزان صورت گرفت که به روش نمونه گیری طبقه ای مرحله ای انتخاب شدند معدل دو نیمسال جهت سنجش پیشرفت تحصیلی و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1989) جهت سنجش مهارت های اجتماعی استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش جرات ورزی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر تاثیر مثبت و معنادار دارد و باعث افزایش مهارت های اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش شده است. آموزش مهارت های جرات ورزی منجر به افزایش مهارت های اجتماعی، اعتماد به نفس، خودکارآمدی و بسیاری از مهارت های دیگر می شود که زمینه را برای تلاش هر چه بیشتر و اکتساب پیشرفت تحصیلی فراهم می کند.

نعمت سلامتی، یکی از نعمت های بی کران الهی است که به انسان عنایت شده است و خود مشتمل بر دو بخش فردی و اجتماعی می باشد. از این رو هدف اصلی پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های علوم پایه سوم و چهارم ابتدایی بر اساس مولفه های سلامت فردی و اجتماعی با توجه به ساحت زیستی و بدنی است. مولفه ها شامل؛ شادابی، رفاه و سلامت، مراقبت از جسم و روح، پاکیزگی و آراستگی فردی، تفریحات سالم و اوقات فراغت و نیازهای اساسی اعم از: نیازهای زیبایی شناختی، نیاز به احترام و شان اجتماعی، نیاز به عشق و تعلق به دیگران، نیازهای یادگیری و فهمیدن، نیاز به تحقق نفس و خویشتن سازی، نیازهای ایمنی، نیازهای زیستی می باشد. روش تحلیل محتوای پژوهش حاضر توصیفی بوده و واحدتحلیل نیز مضامین (متون، تصاویر، فعالیت ها و پرسش ها) می باشد.نتایج تجزیه و تحلیل داده های هر دو پایه نشان می دهد که بیشترین فراوانی متعلق به نیازهای زیبایی شناختی از نیازهای اساسی و کمترین میزان توجه به مولفه های نیاز به تحقق نفس و خویشتن سازی از نیازهای اساس در پایه سوم، نیاز به عشق و تعلق به دیگران از نیازهای اساسی و تفریحات سالم و اوقات فراغت در پایه چهارم می باشد. با توجه به عدم توجه لازم یا کم توجه به برخی مقوله های شمرده شده ساحت زیستی و بدنی برای سلامت فردی و اجتماعی، باید در کتب مذکور، بر مولفه های این مقوله از ساحت تاکید شود.

هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین خودکارآمدی اجتماعی و کنترل عواطف با سلامت روان بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه عمومی ناحیه چهار مشهد، در سال تحصیلی 93-1392 بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، تعداد 408 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های سلامت روان (GHQ) کلدبرگ، (1994)، خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان (ASSES) لی (1969) و کنترل عواطف (ACS) کیمبلز (1997) بوده است. نتایج آزمون های t مستقل، تحلیل رگرسیون چند متغیره با روش گام به گام، همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که بین مولفه های اضطراب، خلق افسرده و خشم از کنترل عواطف و مولفه عملکرد در موقعیت های اجتماعی، جنبه های دوستی و صمیمیت از خودکارآمدی اجتماعی و نمره کلی خودکارآمدی اجتماعی با سلامت روان و بین متغیرخودکارآمدی اجتماعی و مولفه های آن با سلامت روان و همچنین بین زیر مقیاس های خلق افسرده و اضطراب از کنترل عواطف و نمره کلی کنترل عواطف با سلامت روان و همچنین بین مولفه عاطفه مثبت از کنترل عواطف با سلامت روان و بین مولفه خشم از کنترل عواطف و سلامت روان رابطه معنی دار وجود دارد. علاوه بر ایننتایج حاکی از این بود که بین میانگین نمره دانش آموزان پایه های دوم و سوم در مولفه های عملکرد در موقعیت های اجتماعی و کمک کردن تفاوت معنی داری وجوددارد. همچنین بین میانگین نمره دانش آموزان پایه های اول و سوم در مولفه های قاطعیت اجتماعی، شرکت در گروه های اجتماعی، جنبه های دوستی و صمیمیت و نمره کلی خودکارآمدی اجتماعی تفاوت معنی دار وجود ندارد. در نهایت نتایج بیانگر این بود که سلامت روان در دانش آموزان، از طریق مولفه های خودکارآمدی اجتماعی و کنترل عواطف قابل پیش بینی است.

هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر مشکلات رفتاری -آموزشی دانشجویان (بومی و غیر بومی) آموزشکده های فنی و حرفه ای خراسان جنوبی می باشد، به عبارتی آیا بین دانشجویان بومی و غیر بومی از نظر مشکلات رفتاری و آموزشی تفاوت معناداری وجود دارد؟ جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان آموزشکده های فنی وحرفه ای وابسته به آموزش و پرورش در سال 1393 بوده است. روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک و حجم نمونه 400 نفر دانشجوی دختر و پسر محاسبه شد. داده ها با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شدند. نتیجه آزمون T نشان داد، که مشکلات رفتاری -آموزشی دانشجویان غیر بومی به طرز معناداری بیشتر از دانشجویان بومی است. همچنین نتیجه آزمون رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام نشان داد که رابطه متغیرهای ارتباط با دوستان ناباب، میزان مسافت محل زندگی تا محل تحصیل و میزان کنترل دانشجویان توسط خانواده و آموزشکده با مشکلات رفتاری-آموزشی معنادار است.

پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی در مردان معتاد و مردان غیر معتاد در شهرستان شیروان انجام گرفت. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری 130 نفر معتاد و 108 نفر غیر معتاد بودند، که با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری تصادفی تعداد 97 نفر معتاد و 86 نفر از افراد غیر معتاد که از نظر جنس، سن و تحصیلات با گروه معتادان همتاسازی شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی گردآوری شد. با استفاده از آزمون T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (p<0.05) به احتمال بیشتر سوء مصرف مواد ممکن است کیفیت زندگی افراد را پایین بیاورد.

هدف اساسی این پژوهش، بررسی رابطه بین سلامت سازمانی مدارس و فرسودگی شغلی دبیران می باشد. تحقیق به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دبیران مرد و زن متوسطه شهرستان نکا در سال 94-93 به تعداد 180 می باشد که با استفاده از نمونه گیری کوکران، 162 نفر انتخاب شدند. از پرسشنامه فرسودگی شغلی مزلاچ(M.B.I)  و پرسشنامه سلامت سازمانی هوی و همکارانش(O.H.I)  برای جمع آوری داده ها استفاده شده است، برای بیان توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و به منظور بررسی معناداری فرضیه های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون با نرم افزار SPSS استفاده شده است. آزمون تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده است که بین دو متغیر سلامت سازمانی مدرسه و فرسودگی شغلی دبیران رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.

پژوهش حاضر با هدف، بررسی نقش میانجی گری خودکارآمدی ریاضی در رابطه ادراک خوشبینی تحصیلی دبیران ریاضی و خودپنداره ریاضی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم رشته های ریاضی و تجربی دبیرستان های ایلام در سال 1394- 1393 بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه مورد بررسی شامل 270 دانش آموز پسر بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای 3 مرحله ای انتخاب شدند. در این مطالعه از خودپنداره ریاضی، پرسشنامه ادراک خوشبینی تحصیلی دبیران ریاضی و پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی و جهت سنجش پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان از نمرات ریاضی در امتحان پایانی نیم سال اول تحصیلی استفاده شده است استفاده شده است. داده ها با استفاده از آمارتوصیفی (میانگین، انحراف معیار) و مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با نتایج بدست آمده از بررسی مدل معادلات ساختاری می توان بیان کرد که خودکارآمدی ریاضی در رابطه بین ادراک خوشبینی تحصیلی دبیران ریاضی و خودپنداره ریاضی نقش میانجی ندارد. خودپنداره و خودکارآمدی دو مفهوم متفاوت هستند که خودپنداره نوعی قضاوت ارزشی است ولی خودکارآمدی نوعی قضاوت از توانایی است زمانی این دو منجر به پیشرفت می شوند که هماهنگ با هم رشد کنند. یعنی تصوری که فرد از خود دارد با ارزشیابی که فرد از توانایی خود دارد فاصله نداشته باشد.

با عنایت به اینکه امروزه تعداد زنان سرپرست خانوار روبه فزونی است و این افراد با مشکلات مختلفی درگیر هستند، مقوله کیفیت زندگی آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحقیق پیش رو با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و احساس بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهرستان زنجان انجام گرفته و از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه و از نظر زمان، مقطعی بوده است. جامعه آماری تحقیق، زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهرستان زنجان می باشند که از بین 1150 نفر، 290 نفر با استفاده ازفرمول کوکران به دست آمده است که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. یافته های تحقیق بیانگر این است که بین متغیر کیفیت زندگی و ابعاد آن (سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت روابط اجتماعی و سلامت محیطی) واحساس بهزیستی روانشناختی رابطه وجود دارد. بنابراین افرادی که اﺣﺴﺎس ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ بالاتری داشته باشند، کیفیت زندگی مطلوبتری خواهند داشت. بنابراین توجه ویژه به راهکارهای ارائه شده در این مقاله ضروری به نظر می رسد.

نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های زندگی هر فرد است و خلاقیت نقش کلیدی در چگونگی تحول تحصیلی، عاطفی و روانی این دوره ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خلاقیت با سلامت روانی دختران دانش آموز انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق دختران دانش آموز مقطع متوسطه دوم شهر بجنورد می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، 357 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خلاقیت عابدی و پرسشنامه سلامت روانی GHQ است. برای تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاکی از وجود رابطه معنی دار بین خلاقیت با سلامت روانی دختران دانش آموز است، تحلیل های رگرسیون نشان می دهد که خلاقیت قادر است که تغییرات مربوط به سلامت روانی دختران دانش آموز را پیش بینی نمایند. با توجه به این نتایج می توان اینگونه گفت که خلاقیت با ارتقای سلامت روانی دانش آموزان، باعث افزایش سوادآموزی آنها گردد.

با توجه به اینکه تعلیم و تربیت باید دارای مبانی نظری قوی باشد و کاربردها، اصول و برنامه های تعلیم و تربیتی با توجه به این پشتوانه های نظری انجام گیرد. در زمینه تعلیم و تربیت نظریاتی متعدد مطرح می باشد که هر کدام دارای جایگاه ویژه ای در تعلیم و تربیت هستند یکی از این نظریه ها، نظریه بندورا می باشد که قابلیت کاربست در جنبه های مختلف آموزشی و پرورش را دارا می باشد. برای پرداختن به این موضوع ابتدا به تشریح این نظریه می پردازیم و سپس بعد از بررسی و مقایسه آن با سایر نظریات، مبانی این روش توضیح داده می شود و در ادامه کاربردهای آن در تعلیم و تربیت تشریح می گردند.

زمینه: تجربه استرس شغلی می تواند با تاثیر بر شیوه تفکر، احساس و رفتار، منجر به تغییراتی در عملکرد فرد شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه بر مولفه های استرس شغلی معلمان بود.روش: پژوهش حاضر از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه معلمان شهرستان مینودشت بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه HSE بود. گروه آزمایش با استفاده از روش مذکور مورد آموزش قرار گرفتند. سپس هر دو گروه در پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیری) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه پس از انجام مداخلات در مولفه های ارتباط و کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: در تبیین یافته ها می توان گفت آموزش حضور پویای در لحظه با تسهیل خود تنظیمی باعث می شود فرد احساسات، افکار و رفتارش را تحت کنترل آگاهانه گرفته و به شیوه ای پویا و همدلانه ارتباط برقرار کند.

امروزه موضوع هویت در میان نوجوانان و عوامل موثر بر آن ها توجه روان شناسان را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی بر اساس پایگاه های هویت در نوجوانان انجام شده است. این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. 270 نفر از دختران نوجوان دبیرستانی شهرستان بجنورد با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به تصادف انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسشنامه هویت شغلی دیلاس به کار برده شد. یافته ها نشان داد میانگین جهت گیری مذهبی بیرونی در پایگاه های مختلف هویت تفاوت آماری معنادار ندارد و میانگین جهت گیری مذهبی درونی در پایگاه های مختلف هویت تفاوت آماری معنادار دارد. جهت گیری مذهبی بیرونی ارزش ها و عقاید مشترک افراد جامعه است اما جهت گیری مذهبی درونی بر اثر تفکر و جستجو در مورد عقاید و ارزش ها شکل می گیرد.

قلدری در مدرسه به عنوان یکی از آسیب های اجتماعی فراگیر در نظام های آموزش و پرورش سراسر جهان مطرح می باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای شیوع قلدری در دانش آموزان دختر و پسر مدارس متوسطه بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی- مقایسه ای می باشد. از بین کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه شهر قم تعداد 400 نفر (200 دختر و 200 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. همه آنها پرسشنامه شیوع قلدری (BPQ) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون t مستقل) استفاده شد. کلیه تحلیل ها با نرم افزار SPSSV22 اجرا شد. نتایج نشان داد میزان قلدری در بین دو گروه دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود دارد (t=1.89 و p=0.025). به این معنا که میانگین دختران در مولفه نفع اجتماعی بالاتر از پسران بوده در حالی که پسران در دو مولفه قلدری و قربانی میانگین بیشتری بدست آورده اند. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داده است که تفاوت معنی داری در میزان شیوع قلدری بین دو گروه دختران و پسران وجود دارد، لذا پیشیگری از قلدری و کاهش آن، آگاهی خانواده ها، مدیران، معاونان و معلمان از علائم این مشکل و راه های برخورد با این مساله کاملا ضروری است.

تحقیق حاضر با هدف بررسی سطح تحصیلات والدین و انتخاب الگوی حل مساله در بین خانواده های دارای فرزند کم توان ذهنی شهرستان گناباد در سال 1393 انجام شده است. این پژوهش مقطعی، در سطح علی و با تکنیک پیمایش صورت گرفته است. جامعه آماری شامل خانواده های دارای فرزند کم توان ذهنی گناباد است که حدود 300 خانواده بودند. حجم نمونه 169 خانواده برآورد شده که به کمک روش نمونه گیری ساده انتخاب گردیده اند. برای دست یابی به این هدف به عنوان مبانی اصلی پژوهش از مقیاس سبک حل مساله زوریلا وگلدفرد استفاده نمودیم. یافته ها نشان می دهد که تحصیلات پدر بر روی ابعاد جهت گیری منفی به مساله، سبک تکانشی و سبک اجتنابی از ابعاد الگوی حل مساله همبستگی از نوع منفی دارد. تحصیلات مادر نیز تنها بر بعد سبک تکانشی تاثیر نداشته و همبستگی و رابطه تحصیلات مادر نسبت به تحصیلات پدر بر روی ابعاد مختلف الگوی حل مساله، بیشتر می باشد.

در این مقاله بر آن هستیم تا پیامدهای تاثیر راهبرد یادگیری خودتنظیمی و حمایت اجتماعی بر اضطراب امتحان را مورد بررسی قرار دهیم. امید است راهکارهای مطرح شده در این مقاله خط مشی مناسبی را جهت کاهش اضطراب امتحان ارائه نماید. روش پژوهش حاضر، کتابخانه ای و جامعه مورد بررسی پژوهش های انجام شده در زمینه راهبرد یادگیری خودتنظیمی و حمایت اجتماعی بر اضطراب امتحان می باشد.

تغذیه مطلوب و دریافت صبحانه سهم عمده ای در تامین نیازهای تغذیه ای دانش آموزان داشته و بیش از سایر وعده ها توسط کودکان و نوجوانان نادیده گرفته می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت دریافت صبحانه و عوامل جانبی موثر بر آن در یادگیری درس ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 93-92 انجام شده است. این بررسی توصیفی- تحلیلی بر روی 320 دانش آموز دختر و پسر در پایه های سوم، چهارم، پنجم و ششم ابتدایی در سال تحصیلی 93-92 انجام گرفت. نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای انجام شد. داده ها از طریق پرسشنامه و مصاحبه از دانش آموزان، معلمان و والدین آن ها در دو نوبت جمع آوری شدند. جهت توصیف داده ها جمع آوری شده از انواع شاخص های آمار توصیفی و جهت تعیین رابطه بین متغیرهای تحقیق از مدل رگرسیون لجستیک، مدل خطی تعمیم یافته، آزمون هاسمر- لمشاو، آزمون Omnibus و آزمون کای دو استفاده شد. نتایج نشان داد که حداقل بین یک عامل از عوامل جانبی با مصرف صبحانه دانش آموزان رابطه معنی داری وجود داشت. بین ترکیب مواد مصرفی در صبحانه با یادگیری درس ریاضی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود نداشت. مصرف صبحانه با یادگیری درس ریاضی و میزان تمرکز حواس دانش آموز ارتباط داشت.

قلدری و قربانی شدن دو مورد از معضلات اساسی نظام های آموزش و پرورش در سراسر جهان می باشند که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تهدید می کنند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش قلدری و قربانی شدن در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد. برای این منظور تعداد 607 دانش آموز از مدارس ابتدایی شهر سمنان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه قلدری ایلی نوی و قربانی چندبعدی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) استفاده شد. تحلیل های آماری با نرم افزار SPSSV22 اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد بین قلدری با قربانی شدن (r=0.41) و پیشرفت تحصیلی (r=-0.30) رابطه معنی داری وجود دارد (p<0.01). همچنین بین قربانی شدن و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی و معنی داری مشاهده شد (r=-0.14 و p<0.01). علاوه بر آن نتایج رگرسیون نشان داد که 10 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی به وسیله قلدری، قربانی کلامی و نزاع تبیین می شود. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد قلدری و قربانی شدن دو مورد از مهمترین آسیب های اجتماعی فراگیری هستند که در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس نقش داشته و باعث ضعف و افت تحصیلی آنها می شود، لذا پیشیگری از این آسیب ها و کاهش دادن آنها، کاملا ضروری است.

هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه سلامت روان و اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم پاوه بود. روش تحقیق اعمال شده دراین پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوم شهر پاوه در سال تحصیلی 94-93 بود. تحلیل یافته ها و نتایج نشان داد که اضطراب امتحان در دانش آموزان دختر از دانش آموزان پسر بیشتر است. از طرفی بین اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی همبستگی منفی و بین سلامت روانی و عملکرد تحصیلی همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. از لحاظ زمان وقوع اضطراب امتحان بین دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود نداشت.

لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.

فرسودگی به عنوان حالت روان شناختی تعریف می شود که از سطوح ابتلای استرس های طولانی مدت در زندگی شغلی ناشی می شود. این پروهش با هدف تعیین رابطه بین هوش هیجانی و فرسودگی شغلی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد در سال 1392 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه گیری انجام شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش برای سنجش هوش هیجانی، پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان و برای سنجش فرسودگی شغلی، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ و جکسون مورد استفاده قرار گرفت جهت تحلیل داده ها آزمون رگرسیون و روش همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین هوش هیجانی با فرسودگی شغلی ارتباط معنی داری وجود دارد. افرادی که قدرت مدیریت هیجاناتشان را دارند و آنها را در مسیر درستی قرار می دهند بهترین بهره برداری را از هیجانات شان می کنند و دیگران را در مسیر هدف هایشان قرار می دهند از این رو کمتر دچار فرسودگی شغلی می شوند.

نظریه های سازمانی چارچوب تفکر و عمل مدیران محسوب می شوند و از اینرو نقش بسیار با اهمیتی در شکل گیری روندهای مدیریتی و کنش های کارکنان در سازمان دارند. نظریه های سازمان و مدیریت در طی یکصد سال اخیر دچار تغییر شده و با در نظر گرفتن ابعاد پیچیده سازمانی و ماهیت انسانی آن متکامل تر شده اند. دیدگاه های اولیه و کلاسیک سازمان بیشتر دنبال تثبیت عقلاینت و کارایی بودند در حالی که دیدگاه های مربوط به انسان گرایی و بعدها مثبت گرایی بیشتر به برآوردن نیازهای انسانی و توجه به هرچه انسانی تر کردن محیط کار گرایش دارند. در این مقاله با رویکردی مروری-انتقادی به بحث و مقایسه در خصوص نقش مکاتب کلاسیک و تئوری سازمانی مثبت گرا بر روی کرامت و بهروزی کارکنان پرداخته شده است و از سه دیدگاه فلسفی، انسانی/ اخلاقی و نظری و پژوهشی به نقش مثبت گرایی در بهروزی کارکنان اشاره شده است.

امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش اساسی در حوزه های گوناگون ایفا می کند، یکی از حوزه هایی که با ورود آن دچار تحول اساسی شده، حوزه آموزش است. آموزش و پرورش دارای گستره وسیعی است و انواع متفاوتی از آموزش ها را به طور رسمی و غیر رسمی از کودکی تا پایان عمر در بر می گیرد، بهره گیران و ذینفعان این نظام نیز متفاوتند. یکی از گروه های ذینفع در نظام آموزشی، بزگسالان هستند. آموزش این گروه به لحاظ نقش و ویژگی های اجتماعی در مقایسه با کودکان متفاوت است زیرا، کمبود وقت و همچنین گرفتاری های شغلی و خانوادگی باعث می شود بزرگسالان قادر به حضور در کلاس های آموزشی در زمان معینی و مکان مشخصی برای آموزش نباشند، از دیگر مشکلات آموزش این گروه، عدم دسترسی به کلاسهای آموزشی در یک محدوده جغرافیایی، تنوع یادگیرندگان بزرگسال از نظر سن، توانایی برای آموختن و فعالیتهای کلاسی، انگیزه ها و آمادگی های جسمی و روانی، تفاوت نظام ارزشیابی از آموخته های آنها که در نحوه نگرش آنان نسبت به تعلیم و تربیت و ضرورت آن و روابط اجتماعی و مانند آنها موثر است، شیوه زندگی بزرگسالان که در طرز یادگیری آنان تاثیر گذار بوده و به نوبه خود تعیین کننده نوع شیوه های تدریس برای آموزش آنها می باشند. با عنایت به این امر، این نوشتار درصدد آن است تا با یک روش تحلیلی- اسنادی ابتدا تعریفی از آموزش بزرگسالان، اهداف، اصول، ویژگی ها و روش های آموزشی حاکم بر آن را ارایه دهد سپس با تشریح نقش فناوری آموزشی و کاربردهای آن در آموزش، ضرورت به کارگیری این فناوری ها را در آموزش بزرگسالان تبیین نماید و در پایان، با ارایه راهکارهایی چون آموزش های خاص بزرگسالان با بهره گیری از آموزش های مجازی زمینه را برای بهبود کیفیت آموزش و یادگیری آنان ایجاد نماید.

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تکنولوژی آموزشی در ارتقای سطح سواد و سلامت دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان فلاورجان از دیدگاه معلمان انجام شد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی استفاده شد و جامعه آماری آن شامل کلیه معلمانی بود که در سال تحصیلی 92-91 در مقطع تحصیلی ابتدایی شهرستان فلاورجان به تدریس اشتغال داشتند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته شامل 36 پرسش بر اساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت تنظیم شد. ضریب اعتبار پرسشنامه با به کارگیری ضریب آلفای کرونباخ 0.90 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از بسته نرم افزار آماری در علوم اجتماعی در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج بدست آمده بیانگر آن بود که دیدگاه معلمان درباره نقش تکنولوژی با میانگین 4.02، مقدار 17.716t و سطح معناداری کوچکتر از 0.001 می باشد بنابراین در ارتقای سطح سواد نقش مطلوبی داشته است.