پژوهش حاضر با هدف تبیین خودرهبری و خودکارآمدی معلمان براساس رهبری تحولی با نقش میانجی سازمان یادگیرنده در مدارس مشهد انجام شد. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری می باشد. جامعه ی آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی و متوسطه (اول و دوم) به تعداد 18750 نفر می باشد که بر اساس فرمول کوکران، نمونه ای برابر با 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه رهبری تحولی(Bass & Avolio, 2002)، سازمان یادگیرنده (Senge, 1990)، خودرهبری (Rahimi & Etal, 2013) و خودکارآمدی معلمان (Tschannen-Moran-& Woolfolk, 2001) می باشد، که روایی آن ها با روایی سازه؛ و پایایی آن ها با آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 وSMART PLS2 تحلیل شدند. نتایج فرضیه های پژوهش نشان داد که متغیر سازمان یادگیرنده یک متغیر میانجی بین متغیرهای رهبری تحولی با خودرهبری و خودکارآمدی می باشد. رهبری تحولی بر سازمان یادگیرنده، خودرهبری و خودکارآمدی و همچنین سازمان یادگیرنده بر خودرهبری تاثیر مثبت و مستقیم دارد، اما رهبری تحولی نتوانسته است که بر خودکارآمدی تاثیر بگذارد. کیفیت مدل اندازه گیری با آزمون cv. com و مدل ساختاری با آزمون cv. red تایید شد و همچنین کیفیت مدل نهایی پژوهش با توجه به شاخص GOF که 305/0 شده است، نشان داد که مدل از برازش قوی برخوردار است و در نهایت ضریب تعیینR2، برای سازمان یادگیرنده 320/0، خودرهبری 285/0 و خودکارآمدی 033/0 شد.