مجله دانشکده پزشکی اصفهان
سال:1395 | دوره:34 | شماره:377 |تعداد مقالات:6

مقدمه: دارچین (Cinnamonum verum) دارای اثرات درمانی همچون ضد دیابت، کاهش دهنده وزن، چربی و قند خون می باشد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثرات عصاره آبی دارچین بر یادگیری و حافظه فضایی در رت های مبتلا به دیابت بود.روش ها: در این بررسی، 28 سر رت نر بالغ از نژاد ویستار (Wistar) با محدوده وزنی 30±200 گرم استفاده شد. رت ها به چهار گروه هفت تایی شاهد یا سالم، سالم دریافت کننده عصاره، مبتلا به دیابت و مبتلا به دیابت دریافت کننده عصاره تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق داخل صفاقی 50 میلی گرم بر کیلوگرم استرپتوزوتوسین انجام شد. آزمایش ها برای سه هفته طراحی شد. در این مدت، تیمار با استفاده از عصاره با دز 200 میلی گرم بر کیلوگرم انجام شد. در پایان دوره، وزن رت های تحت تیمار با گروه شاهد مقایسه گردید. سنجش یادگیری و حافظه فضایی به کمک ماز شعاعی هشت بازویی انجام شد. داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون Repeated measures ANOVA تحلیل شد.یافته ها: افزایش معنی دار (P<0.05) در زمان سپری شدن برای یافتن غذا در رت های مبتلا به دیابت، دریافت کننده عصاره و مبتلا به دیابت دریافت کننده عصاره در مقایسه با گروه شاهد، نشان دهنده اثرات تضعیفی دارچین روی یادگیری و حافظه فضایی رت ها بود.نتیجه گیری: عصاره آبی دارچین، منجر به تضعیف یادگیری و حافظه فضایی رت های مبتلا به دیابت می شود. احتمال می رود این اثر تضعیفی در رت های دیابتی دریافت کننده دارچین، ناشی از افزایش قند خون و اثرات مخرب آن بر عملکرد سیستم عصبی باشد.

مقدمه: میگرن، یک اختلال سردرد شایع می باشد و بیماران مبتلا، به طور شایع شکایات دهلیزی را گزارش می کنند. هر چند، ارتباط بین میگرن وستیبولار و علایم وستیبولار در پژوهش های بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است، شیوع علایم وستیبولار در بیمارانی که به نوع وستیبولار میگرن مبتلا نیستند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع علایم وستیبولار در بیماران مبتلا به میگرن شهر اصفهان انجام شد.روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی تعداد 400 بیمار مبتلا به میگرن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی شیوع علایم وستیبولار در بیماران مبتلا به میگرن، از پرسش نامه محقق ساخته مشتمل بر 25 پرسش در قالب 9 معیار استفاده گردید.یافته ها: تفاوت معنی داری بین دو گروه بیماران مبتلا به میگرن با اورا و میگرن بدون اورا از نظر علایم احساس چرخش (P=0.03)، عدم تعادل (P=0.01) و احساس فشار در سر (P<0.01) وجود داشت. علایم وستیبولار بر حسب بیشترین شیوع به ترتیب شامل تهوع (78.0 درصد)، سبکی سر (74.5 درصد)، ترس از صدا (72.3 درصد) بودند.نتیجه گیری: علایم وستیبولار در بین بیماران مبتلا به میگرن از شیوع بالایی برخوردار است که این موضوع، پیشنهاد کننده این مطلب است که ممکن است بین مکانیسم ایجاد این علایم و پاتوفیزیولوژی بیماری میگرن اشتراکاتی وجود داشته باشد. همچنین، شیوع برخی علایم در بین دو گروه بیماران مبتلا به میگرن با اورا و میگرن بدون اورا، تفاوت چشمگیری دارد که می تواند از نظر تشخیصی به افتراق بین این دو گروه کمک شایانی کند.

مقدمه: استرس، می تواند باعث شروع و تکرار حملات میگرن گردد. حساسیت اضطرابی، به عنوان یک متغیر واسطه ای میان استرس و بیماری، یکی از عوامل موثر بر تشدید علایم بیماران مبتلا به میگرن می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش (Eye Movement Desensitization And Reprocessing یا EMDR) بر حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به میگرن بود.روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی، 36 بیمار مبتلا به میگرن، به صورت تصادفی در دو گروه مورد و شاهد جایگزین شدند که پس از ریزش تا انتهای پژوهش، 28 نفر در گروه ها باقی ماندند. اعضای گروه مورد به صورت فردی هر کدام طی سه هفته، 3 جلسه 90 دقیقه ای به فاصله هفت روز، درمان EMDR دریافت نمودند. در این فاصله، در گروه شاهد هیچ مداخله روان شناختی یا دارویی صورت نگرفت. شرکت کنندگان هر دو گروه، پرسش نامه تجدید نظر شده حساسیت اضطرابی (ASI-R یا Appearance schemas inventory-revised) را طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری یک ماهه تکمیل نمودند.یافته ها: نتایج آزمون Repeated measures ANOVA نشان داد که EMDR، باعث کاهش حساسیت اضطرابی در بیماران گردید (P<0.05).نتیجه گیری: روش EMDR، می تواند به عنوان یکی از درمان های مکمل سردردهای میگرنی به کار برده شود.

مقدمه: استروک و آپنه انسدادی خواب، هر دو از بیماری های شایع در کلیه جوامع به ویژه در کشور ما محسوب می گردد. از طرف دیگر، مطالعات و تجربیات قبلی نشان داده است عوامل خطر این دو بیماری، به طور تقریبی مشترک هستند و در برخی مطالعات، به همراهی این دو بیماری اشاره شده است. از این رو، با توجه به شیوع بالای دو بیماری استروک و آپنه انسدادی خواب، مطالعه حاضر با هدف علایم و عوامل خطر سندرم آپنه خواب در بیماران مبتلا به استروک حاد بستری شده در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در طی شش ماه اول سال 1393 به انجام رسید.روش ها: طی یک مطالعه مورد- شاهدی، 55 بیمار مبتلا به استروک و 55 فرد سالم از نظر وجود آپنه انسدادی خواب و علایم و عوامل خطر مربوط، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.یافته ها: میانگین نمره کل آپنه انسدادی خواب در دو گروه مورد و شاهد به ترتیب 2.9±9.6 و 4.9±6.5 (از حداکثر نمره 22) و اختلاف دو گروه معنی دار بود (P<0.001). میانگین تعداد کل علایم و عوامل خطر آپنه انسدادی خواب در دو گروه مورد و شاهد به ترتیب 2.9±9.5 و 4.8±6.4 مورد و اختلاف دو گروه معنی دار بود (P<0.001). از طرف دیگر، 29 نفر (52.7 درصد) از گروه مورد و 11 نفر (20.0 درصد) از گروه شاهد، حداقل 10 علامت از علایم پیش گفته را داشتند و بر حسب این معیارها، مبتلا به آپنه خواب بودند و توزیع فراوانی آپنه خواب در گروه مورد، به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (P<0.001).نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالا و در نتیجه اهمیت این دو بیماری و با توجه به این که این دو بیماری مشترکات زیادی هم در زمینه عوامل خطر و هم عوارض همراه، دارند و با در نظر گرفتن این واقعیت که تنها مطالعات کمی در زمینه همراهی آن ها صورت گرفته است و از طرف دیگر، با توجه به محدودیت های این مطالعه، به ویژه کم بودن حجم نمونه، تنها نمی توان با تکیه بر نتایج این مطالعه به ارتباط علت و معلولی بین آپنه انسدادی خواب و استروک اذعان نمود، هر چند که نتایج، نشان دهنده شیوع بالاتر عوامل خطر آپنه در بیماران استروک می باشد. از این رو، توصیه می گردد مطالعات بیشتری در این زمینه انجام گیرد و در عین حال، افردا مبتلا به آپنه انسدادی خواب، مورد شناسایی قرار گیرند و اقدامات درمانی و پیش گیری لازم در مورد آن ها لحاظ گردد.

مقدمه: Multiple sclerosis (MS) یک بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی می باشد که بر تمام جنبه های اقتصادی، مالی، اجتماعی و عاطفی فرد، خانواده و جامعه اثر می گذارد. پژوهش حاضر، با هدف تعیین ارتباط بین کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی با سرمایه روان شناختی بیماران مبتلا به MS انجام شد.روش ها: این مطالعه توصیفی - تحلیلی از نوع مقطعی، با انتخاب 95 نفر از بیماران MS و مراقبین آن ها (در مجموع 190 نفر) مراجعه کننده به کلینیک MS بیمارستان الزهرای (س) اصفهان به روش آسان و در دسترس انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل مشخصات دموگرافیک، کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی بود. پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص های آماری توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: میانگین نمره کیفیت زندگی مراقبین 52.7 و میانگین نمره سرمایه روان شناختی در حیطه های خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی، به ترتیب 25.2، 19.5، 19.6 و 21.3 گزارش شد. بین نمره کیفیت زندگی مراقبین با نمره سرمایه روان شناختی و حیطه های آن در بیماران MS ارتباط معنی داری وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیری: مطالعه حاضر، بیانگر وجود ارتباط بین کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی مبتلایان به MS و سرمایه روان شناختی بیماران بود. در نظر گرفتن کیفیت زندگی مراقبین بیماران و رابطه آن با سرمایه روان شناختی بیماران، جهت بهبود سیر درمان، مراقبت و مداخلات موثر در راستای بقا و بهبود بیماران مبتلا به MS اهمیت دارد.